:.★★:.

مامان قشنگم منو ماهی صدا می کنه. همیشه دلم میخواد بخندم و بخندونم...

:.★★:.

مامان قشنگم منو ماهی صدا می کنه. همیشه دلم میخواد بخندم و بخندونم...

بر می گردیییییییم!!

سلام.

 

بالاخره سفر تموم شد و ما برگشتیم. انقدر زود گذشته که هنوز باورش برام سخته که تموم شد و باز باید یک سال دیگه صبر کنم تا دیدارها تازه بشه. بگذریم...

برخی از دوستان از من خواستن که خاطرات سفرم رو اینجا بگم. خاطره اونقدر زیاده که نمیشه همشو گفت اما گاهی گلچینش رو براتون تعریف می کنم.

اولین خاطره ی جذابی که برای ما رقم خورد داخل قطار به سمت مشهد بود. من به همراه مامان و بابا و خواهرم یه کوپه دربست داشتیم. شب حدودای ساعت 2 که همه به جز من خواب بودن(من آهنگای گوشیم رو گوش می کردم از بی خوابی) یه دفعه صدای فریاد یه بچه توی سالن پیچید:

n     ماماااااان! من جیش دارَََََََََََََََََََََم!

به این ترتیب نصف مسافرا از خواب بیدار شدن!

پدر با فرهنگ بچه که از بی ملاحظگی بچش ناراحت شده بود؛ نعره کشید:

n     خفه شو مگه نمی بینی مردم خوابن کره خر؟!!

و اینجوری بود که بقیه ی مسافرا هم بیدار شدن و نمی دونستن باید از این مکالمه بخندن یا گریه کنن؟!

 

من اما فقط افسوس خوردم که چرا بعضی از فرهنگهای خیلی خیلی ساده هنوز بین برخی از مردم ما جا نیفتاده.به جز این جریان، ماجراهایی مثل سیگار کشیدن توی راهروهای قطار،ریختن زباله در سالنها یا حتی کوپه ها،تمیز نکردن دستشویی ها و خیلی اتفاقات دیگه باعث شد به این موضوع فکر کنم که «پس ما کی قراره بزرگ بشیم؟!»

دیشب توی راه بازگشت که بازهم با قطار بودیم، ساعت 2:45 دقیقه ی صبح،با صدای مکالمه ی تلفنی بلندی از خواب پریدم. پسر جوانی که ساکن کوپه ی مجاور ما بود درست جلوی در کوپه ی ما مشغول صحبت با تلفن همراهش بود.با سردرد شدید رفتم بیرون و بهش گفتم:

-         می شه بفرمایید چرا به جای کوپه ی خودتون، اینجا دارید با تلفن حرف می زنید؟

با قیافه ی حق به جانبی گفت:

-         اولا اونجا خانوادم خوابن، بعدم اینجا بهتر آنتن می ده!!!

شما جای من بودین به این آدم(؟!!) چی می گفتین؟

 

اما خاطرات خوبم زیاد دارم که براتون حتما ً تعریف خواهم کرد.

دوستتون دارم، مواظب خودتون باشین تا بعد...

 

نظرات 5 + ارسال نظر
دوست پاییزی چهارشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 11:11 ق.ظ http://mehr-64.blogsky.com

سلام ماهی جون
ممنون که بهم سرزدی.. واقعا داشتن یه خواهر کوچولو نعمته..نگار تمام عشق من شده..خیلی دوسش دارم..
خدا کنه تو هم از این نعمتا گیرت بیاد :)
میگم این آنتن دادن موبایل یارو خیلی با حال بود..
هر چند از داد زدن پدر اون بچه بیشتر خندیدم :))
شاد باشی عزیزم

سلام دخملی!
خواهش میکنم منم ممنونم که هوامو داری. منکه فکر نمیکنم از این نعمتا گیرم بیاد...ای دل غافل دیگه از ما گذشت...
منتظرتم ناز دختر
فدات شم

aflatoon چهارشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 11:15 ق.ظ

سلاااااااااام ماهی جوووون ( بووووووس!)
رسیدن به خیر گل ماهی. خوش که گذشته میدونم.

خاطرات قطارو خوندم. عزیزم فکرشو نکن. بلا نسبت خودمون یک سوم ملت همین جورن بلکم بیشتر. تا دنیا دنیاس هم همین جوری میمونیم.(بازم بلا نسبت اونائی که این جور نیستن)
یه نگاه به مراسم عزا داری محرم یا مخصووووووصا جشنای عروسی و روزایی مثل ۱۳ بدر بکن یا جشنای عمومی بکن .
من نمیدونم چرا ما ایرانیا یه همچین زمانهایی رو جدای از روال عادی و طبیعی زندگی میدونیم . انگار که موقتا از زندگی انسانی استعفا دادیم.( حتی خیلی از اونایی که تو اوقات عادی مثلا با فرهنگن یه همچین مواقعی ...............
خواب دیگه
اینجا ایران است!!

حالا بگذریم .من باز داغ کردم ( نیشخند )

خانوم این کامنتای منو جواب بده من سر ذوق بیام یه کم . انگیزم کور نشه لا اقل!
شاد باشی . فعلا بای.

سلام جناب افلاطون!
چشم من تا جایی که بتونم جواب میدم و همیشه مدیون محبتای شما هستم. کاشکی استعفا دادنمون در همین حد باشه که تو میگی!
بازم بیا اینجا
ممنونم

آرش چهارشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 12:23 ب.ظ http://www.setarehbaran.blogsky.com

سلام ماهی خانم
امیدوارم مسافرت حسابی بهت خوش گذشته باشه
خیلی وقت بود ازت خبری نداشتم حسابی دلم تنگولیده بود.
عزیزم در اینکه خیلی از ما سطح شعور و تربیت اجتماعیمون پایین هست هیج شکی نیست.نباید انتظار داشته باشی همه مثل شما با شخصیت باشن(چشمک)

آرش عزیز
از اینکه بهم سر زدی یه دنیا ممنونم و بازم منتظرتم
سفر که خیلی عالی بود و با نظرتم کاملا موافقم هرچند هممون باید به فکر رشد باشیم
منتظرم

A..$@$...M چهارشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 07:39 ب.ظ http://www.deltangiii.blogsky.com

ای کلک
دروغ چیز بدی؟
چشمک)
بای

من و دروغ؟!! کو؟! کی؟! کجا؟! به کی؟! آخه چرا؟!!!
مگه من چی گفتم؟!!!!

مهسا پنج‌شنبه 22 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 11:46 ق.ظ http://qqqq.blogsky

سوغاتی من کو؟!!!!

الو؟!! الو؟!! صدا نمیاد!!! (نیشخند)
دوتا مانتو خریدم اگه سایزمون به هم بخوره یکیش مال تو!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد