:.★★:.

مامان قشنگم منو ماهی صدا می کنه. همیشه دلم میخواد بخندم و بخندونم...

:.★★:.

مامان قشنگم منو ماهی صدا می کنه. همیشه دلم میخواد بخندم و بخندونم...

از همه جا از همه رنگ!!

سلام علیکم جمیعا و رحمة ا... و برکاته!

 

خانومها و آقایون حال و احوالتون چطوره؟ خوب و خوش که هستید ایشالا؟!

بازم کلاسهامون شروع شد و ما قشر مظلوم و حیوونکی و طفلکی و درسخون، مجبوریم در دانشگاههای کشور حضور بهم رسانیم و آینده ی مملکت شمارو بسازیم! این ترم چندتا استاد کرکر خنده داریم که دیگه اصلا نیاز به گرفتن سوتی ازشون نیست، بلکه خودشون دیگه سوتی سرخودن!

بحمدا...، ماهم که خب اصلا دنبال این حرفا و جنگولک بازی ها نیستیم که! فقط گاهی یه تیکه ای میندازیم یا یه کل کل مختصر با اساتید زحمتکش داریم.

 

دیروز سر کلاس " آزمون سازی زبانهای خارجی " که سخت ترین درس این ترممونه، من داشتم آهنگ گوش میدادم و بازی میکردم، پدیده هم مشغول بازی با گوشی خودش بود، نگار و زهره هم داشتن باهم گپ میزدن تا بالاخره حرفاشون تموم شدو گیر دادن به من و پدیده و سرانجام پیشنهاد بازی وزین و آموزشی "اسم- فامیل" رو دادن و مورد عنایت قرارشون دادیم!

و وااااای به روزی که ما شروع کنیم اسم فامیل بازی کردن! یه کلاس رو به تنهایی میتونیم به...اممم...به...چی میگن؟!...آها به فنا بدیم!!!

 

حالا فقط داشته باشین فورانهای ذهنی مارو:

نگار-از حرف ل:

شهر: لواسان! حیوان: لولو!!  میوه: لواشک!!!  میوه از ی: یخ در بهشت!

شهر از ن: نروژ!!!!!!

پدیده:

حیوان از ل: لولو!  شهر از ی: یحیی آباد!  اشیا از ن : نان!!

من:

حیوان از پ: پنبه!!(آخه من همسترامو پنبه صدا میکنم!) اشیا از ی: یخ!

 

و البته کولاک ماجرا اونجا بود که نگار جون ماشین از ی رو نوشته بود: "یامزاد!!" و خیلی حق به جانب گفت که یه همچین ماشینی هست و پدیده هم کاملا جدی به ما گفت که نگارجون قراره به زودی خط تولیدش رو راه اندازی کنن!!

 

*******************************************************

 

مدتی بود که سی دی رامم هرچی سی دی میذاشتم توش اصلا محل نمیذاشت و نمیخوند. دیروز صبح بردم دادم به دوست جون که توی این زمینه های کامپیوتر و اینا وارده، تا برام درستش کنه. عصری بعد از کلاسهام خبر داد درست شده بیا ببرش. وقتی بر میگشتم چون هوا تاریک بود تصمیم گرفتم با اتوبوس برگردم(خیلی ترسو ام!). هیچی آقا! سوار اتوبوس شدم و یه جای دنج رو برای نشستن انتخاب کردم. چندتا ایستگاه بعد دو تا خانوم جینگول سوار شدن که طفلکیا لباس دوران بچگیشونو پوشیده بودن که دوتا حرکت دیگه میکردن لباساشون جر میخورد!!

اینا روی دوتا صندلی نزدیک من نشستن و آی حرف زدن آی حرف زدن! منم چشمامو بسته بودم چون به شدت سر درد داشتم. اما این بخش از مکالمشون توجهمو جلب کرد. میخوام بخونین و حدس بزنین که پرتقال فروش ماجرا شغلش چیه؟!!

- راستی مهتاب شوهره رو چطوری دورش زدی؟!!
- رفت خونه ننه ش!

- ای ول پس فعلا آزادی!

- آره خبرش!!

- میگم از اون یارو چه خبر؟

- هیچی اونکه دیگه زنگ نزد! فعلا تو خماریم!

- اون یکی قبلی چی؟!
- اونکه خیلی پایه س! میزنگه!

- خب خب چیا میگه؟!!

- **** **** **!!

- **** ***** *** ***!!!!

-  ....

 

ببخشید دیگه بقیش قابل انتشار نیست!!یعنی با گروه سنیتون تناسب نداره!

نظرتون چی بود؟!!!

 

**************************

جهت رفتن به دانشگاه و کسب علم و دانش و اینا از درب منزل خارج شدم. توی کوچه یه پیرمردی داشت رد می شد که یه دستش عصا و اون یکی  دستش چندتا نون بود. تا من از کنارش رد شدم با صدای بلند زد زیر آواز:

« مرا ببوووووووس! برای آخرین باااااار!!!»

(ماشالا صدای قشنگی هم داشت!!)

 

***************************

خب حالا میرسیم به اخبار تصویری!!

 

در تصویر زیر، راننده ی نمونه ی سال که قبلا باهاشون آشنا شدین، (زهره خانوم) قرار بود ماشینش رو در محلی که توی عکس نشون دادم پارک کنه!

البته کمی، فقط  کمی خطا کرد! و بعد که پیاده شد و دزدگیر رو زد، با تفکر عمیقی گفت:« بچه ها؟ به نظرتون ماشین خیلی وسط راه نیست؟!!!!»

 

 

***************************

 

به مناسبت خونه تکونی، از بالا دستور رسید که ماهی خانوم مثل یه دختر خانوم متشخص و رشد یافته!! عروسکهاشو از درودیوار اتاقش بکنه و همه رو بسته بندی کنه و بذاره توی کمد! برام خیلی سخت بود که از اینهمه سلیقه ی خودم بگذرم که یه قسمتشو اینجا می بینید:

 

 

 

 اما سرانجام مثل همون دختره! عروسکهامو از دیوار اتاقم کندم و با جاروبرقی گردگیریشون کردم و به مدت دوروز به این صورت ولشون کردم تو اتاق:

 

 

در نهایت  عروسکای نازنینم رو چپوندم توی دوتا کارتن و وقتی بابا می خواست بذاردشون بالای کمد، من هی بالا پایین میپریدم که:

- بابا اون میمونم رو بده، بابا دلم برای اردکم تنگ میشه بدش بهم، میگم اون قورباغه هه کوچیکه بده بذارمش رو میزم، من الاغم رو می خواااااااام!

 

و بدین ترتیب هیچکدون از عروسکهام الان پیشم نیستن!!و من الان یه دختر خوب و متشخص و آره و اینام که دیگه اتاقم مثل دیوار مهدکودک پر از عروسک نیست...

 

*****************************

 

فکر کنم دیگه همه ی اخبار و وقایع اتفاقیه رو گفتم.

دوستتون دارم، مواظب خودتون باشین تا به زودی...

 

 

 

نظرات 43 + ارسال نظر
مهسا کوچولو سه‌شنبه 14 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 09:44 ب.ظ http://little-lady.blogsky.com/

سلام میکنم به ماهی
آخه چقده تو ماهی.....ماهی
o< <((((<
اینم دو تا ماهی کوچمولو برای ماهی
پیچ ما ام بیا خوچال میچیم .
( نوشته هاتم مثل نوشته های ما با مزس ینی خیلی با مزس ! )

سلام مهسای نازنینم
خیلی خوش اومدی گلم
ماه و گل و آره و اینا هم خودتی!
اومدم پیشت خانومی
بوس بوس

مرتضی سه‌شنبه 14 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 09:52 ب.ظ http://www.kaboose-tanhai.blogsky.com

خیلی قشنگ و بامزه مینویسی
موفق باشی
پیش ما بیا

ممنونم از تعریفت
سر زدم آپ کن دیگه!
شاد باشی

آرش سه‌شنبه 14 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 11:06 ب.ظ http://www.setarehbaran.blogsky.com

من حالیم نیست
اوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووول

تو چی حالیته عزیزم؟!!
باشه قبول! تو اولی!
الان حالت بهتره؟!!

آرش سه‌شنبه 14 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 11:17 ب.ظ http://www.setarehbaran.blogsky.com

همین کارا رو می کنین که آخر ترم معدلتون ۱۳-۱۴ میشه دیگه خجالتم که نمی کشین دانشگاه هم بچه بازی شده دیگه.مرده اون خرد جمعی شما توو بازی اسم فامیل هستم یه وقت شما خواهران دالتون ندزدن.
پدیده که از اول تعطیل خدایی بود.توام که شدی رئیس انجمن حمایت از حیوانات آخه این خونست یا باغ وحش خرس گنده شدی هنوز عروسک بازی می کنی؟؟!!!!!

حرفهای اوون خانومها هم خیلی بی شرمانه و بی ادبانه بوده من
نمی دونم تو چرا نشستی به حرفهای این فاحشه ها گوش کردی
بلا به دوووور

به هر حال خیلی خوشحالم که اول شدم این ۲تا شوت علی هم که قبل از من کامنت گذاشتن عددی نیستن.

دلمون میخواد به کسی هم ربطی نداره که معدلمون چند میشه!
ما مثل این دانشگاه آزادی ها نیستیم که مفتی بهمون نمره بدن و معدلمون بشه ۱۹! ما داریم زحمت این مملکت رو میکشیم!
واسه اسم فامیلم باور کن فقط تورو کم داریم که دیگه دانشگاه نابود میشه!
من نمیخواستم حرفاشونو گوش کنم خودشون بلند بلند میگفتن همه میشنیدن تازه نزدیک منم بودن!
تو همچنان خوشحال باش عزیز دلم!!
شاد باشی دوست گلم و ممنونم که اومدی...

آقای مهندس !!!! چهارشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 09:03 ق.ظ

سلام ماهی جونم
مثل همیشه کلی حال کردم و خندیدم.......
با با تو بمب خندهای هاااااا.....
میگم :
با عرض شرمندگی....
دددددوست دارم.....!!!!!!

سلام مهندس جونم
ایشالا همیشه حال کنی و شاد باشی و بخندی
ما کوچیک همه مهندسهاییم!
جون من این آخری رو راس گفتی؟! یعنی در حدی هست که
بخوام به خونواده بگم؟!! یعنی میشه؟!!!...
شاد باشی مهندس عزیزم!

شوریده چهارشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 11:11 ق.ظ http://faghat-khodam.blogsky.com

سلام

اول حال کردم با نوشته هات.......ولی فکر نمی کنم که تو اسم فامیل به من برسید:)))

من ایشاالله که قرار برای مقطع دکتری بازار یابی میهن عزیزم رو ترک کنم
بعدا بر می گردم می بینم که شما دانشجوهای زحمت کش چه جوری این مملکت رو اباد می کنید......البته امیدوارم برای درست کردن ابروش چشماش رو کور نکنید:-))

البته حالا قرار نیست برم وقتی رفتم خبر میکنم:)

ارش راست میگه......هی درس نمی خونید معدل ۱۳ یا ۱۴ می گیرید
و به قول شعر خودم:

استاد ندادیم نمره و اکنون بی حال
از ترم گذشته تا کنون مشروطم

البته نمی خواستیم افاضه فضل کنیم!!!!

دانشجوهای ازاد پول میدند و مجبورند درس بخونند چون اگر یه واحد بیفتند باید دوباره پول بدهند......ولی سراسری ......!!!!

نتیجه اخلاقی اینکه دانشجوی دانشگاه ازاد درس خون تره:-))

دیگه اینکه اصلا برا چی فضولی می کنی و حرفای مردم رو گوش می کنی
اون وقت هی می گن مگه ما خانوما فضولیم!!!!!؟؟

نتیجه اخلاقی اینکه هرچی به خانومها بگی باز گوش نمی کنند
نرود میخ اهنین بر سنگ:)

سر کلاس هم که پدیده واقعا پدیده است
چون فکر نمی کنم اصلا همچنین پدیده ای در دنیا باشه(جناس تام رو دراین جمله حال کردی:-)) )

واه واه هنوز تو عصر تکنولوژی و فضا و مثلا الان هم که دانشجو هستید
عروسک بازی و خاله بازی (البته عیبی نداره ترک عادت موجب مرض است)

نتیجه اخلاقی اینکه خانومها تا پایان عمر خاله زنک بازی می کنند که تلفیقی از خاله بازی دوران کودکی و بزرگسالی و عروسک بازیشان است
(این یکی نظریه خودم بود و باید در کتابهای گینس ثبت بشه:) )

حتما رفیقتان توی مسابقه های فرمول یک شرکت می کنند که اینجوری پارک کردند:؟البته باز جای تعجب نیست:)

نتیجه اخلاقی اینکه همیشه حق تقدم با خانومهاست چون اگر نباشه باید
یا فاتحه ماشین خودمون رو بخونیم یا فاتحه عابرین مظلوم پیاده
(علی ده بیا ناراحت رو بخور خاموش کن اون کامپیوتر رو!!!!)

بله این هم که پارازیتی بود که مامانم داد و من هم باید برم

نتیجه اخلاقی کلی اینکه خیلی باحال بود و واقعا قشنگ نوشته بودید
اگر شوخی هم کردیم ببخشید

بومممممممممممممممممممممم(صدای ماهیتابه مادر ما بود نترسید:) )

موفق باشید................شوریده

سلام!
۱- اگه راست میگی یه سفر بیا اینجا یه کل اسم فامیل بندازیم ببینیم چیکاره ای؟!
۲- اگه خواستی بری خارج درو پشت سرت ببند سوز میاد!!
۳-آرش کم پیش میاد راس بگه!
۴-دانشگاه آزاد=فروشگاه مدرک!!!
۵-درمورد گوش کردن حرفای اونا به جواب آVش مراجعه کن!
۶- من تا آخر عمرم از عروسک دست بر نمیدارم..
۷- رفیق من خدای رانندگیه!
۸-ماهیتابه هم نوش جونت عزیزم!!!
شاد باشی دوست گلم.

بابایی چهارشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 11:16 ق.ظ http://9maho9roz.blogsky.com/

سلام... ممنون از لطفت... چه اخبار بامزه ای بود... از عروسکها که بگذریم،‌ اون پارک ماشین آخرشه... موفق و شاد باشی.

سلام بابایی گل
منم ممنونم از حضورتون
پارک ماشینو حال کردیناااااا!
شاد باشید

علی سلطانی مجد چهارشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 12:56 ب.ظ http://asheghi4u.blogsky.com

سلام اوکی

یه کوچولو و اقاییش چهارشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 05:49 ب.ظ http://yekocholoo.blogsky.com

سلام..به به...خوبی؟ این قالبه کولاک کرده..منم قالبمم اینه.. من آپم با موضوع اشک.. و منتظر حضورتون هستم

سلام عزیزم
خوبی خانومی؟.
حالا که اینجوریه منم قالبمو عوض کردم باز!
خدمت رسیدم گلم
شاد باشی

padid چهارشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 06:47 ب.ظ

اول


بله. مثل همیشه این منم که اول میشم.


chera sansoor mikoni esm familemoono? age rast migi bara oon sotoon akharie ham chanta mesal bezan , masalan...loolato bebando ina:) ohoh che shansi avordam bargamo nadadam bet vagarna heysiatamo be....mmmm.....chi migan??.....ahan....be fana midadi

nabinam daneshga azadia shakh beshanaaa, dige kasi ke dastoor pishrafte nagzaroonde saro sangin mishine SARE JASH

zohre shumakher ham hatman dalayele khodesho bara in tarz park kardanesh dare. behtar az negare ke bara dar oomadan az park hatman bayad be mashine jeloee va aghabi ye dor bekoobe bad biad biroon.albate shoma khodetoon oon dastie samando ina yadetoon narafte ke????!!!!!!! khodaish enghad dashti gaz midadi ke dasti az pase mashin bar naymad

khaaaaaleeeeee
khale
migamaaaaaaaaa
oon gavaro az kojaaaa avrodiiiii?????????cheghad bihayast gave khale

خوب !‌ من حرفی ندارم دیگه !

جیگرتو!
بله تو اول و آخرش عزیز دلمی!
عزیزم وقتی میبینی من یه چیزی رو سانسور میکنم٬ تو نیا اینجا جیغ بکش زیشته!
گلم هرجا دانشگاه آزادی دیدی که داره قربون صدقه ی خودش میره سعی کن دلت به رحم بیاد و بگی باشه تو درست میگی!!گناه دارن!

وای رانندگی نگار که کولاکه به خدا! اینو یادم رفت بگم تو پستم ایشالا یه دفعه دیگه حتما تعریف میکنم با همون سمند و اینا...!!!
اون کاوه هم که هدیه تولدمه پارسال از دو دوست عزیزم خاله نگار و خاله پدیدم گرفتم!!
حالا بازم میگفتی یه چیزی؟! تو که حرفی نزدی؟!!...
شاد باشی عزیزم
بوس بوس

دوست پاییزی چهارشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 07:25 ب.ظ http://mehr-64.blogsky.com

سلام
قالب جدید مبارک .. چه نازه...
ماهی واقعا شما ها سر کلاس اسم فامیل بازی میکنید؟
خوش به حالتون..
میگم این دوستت آخر رانندگی هست هاا....پارکش دقیقا پارک ۳۰ متر هست (همون ۳۰ سانت منظورمه)
ماااااااااااااااهییییییییییی تو هنوز عروسک بازی میکنی؟؟
بعد توقع داشتی عموم؟؟!!

سلام جیگر
سلامت باشی دست آرش گلم درد نکنه برام قالب عوض میکنه!
آره ما واقعا همه ی این کارا رو میکنیم!
دست فرمون زهره مون حرف نداره!
بچم فقط تو پارک کردن یه کمی اشکال داره!
بلههههههههههههههه من عاشق عروسکم!
تازه عموت که هیچی من توقع داشتم بابات...:دی
شاد باشی عزیزم

آقای مهندس چهارشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 07:39 ب.ظ

سلام ماهی کوچولوی من
نه حالا نیازی نیس به خونواده بگی !!!
اول: ،من،اونجا ،مامانت اینا، مسافرت !!!!
تو رو به یاده چیزی نمیندازه ؟
حله ؟(تونستم بزنم !!! یا هنوز مونده !!؟؟)
شاد باشی گلم

سلاااااااااااااااااااااااااااام مهندس خودمممممممممم
حالا وقتی گفتم میفهمی دنیا دست کیه؟!
پشت دست٬ دهن٬ کتک٬ عدم ازدواج و اینا تورو یاد چیزی نمیندازه؟!
(آره عزیزم زدی رفتم تو کار بلیت رفت و برگشت به دبی برای خونواده!)
فدات عزیزم
احمدی نژاد رو ببوسش از طرف من!

صلیب پنج‌شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 12:38 ق.ظ http://www.salibsatan.blogfa.com

سلام.وبلاگمو بخون.در صورت تمایل تبادل لینک کنیم..نامه ای از طرف یک علی سنتوری برای داریوش مهرجویی رو تو وبلاگم بخون.راستی این همه اتفاقای مختلف تو چند روز برات میفته؟

سلام
خوندم
جالب بود...
خیلی خیلی جالب بود..
لینک هم حتما
خوشحال میشم..
شاد باشی

بهارین پنج‌شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 11:33 ق.ظ http://baharin.blogsky.com

سلام ماهی جونی
چه طوری خانوم؟
ای بابا من که از دست این نوشته های تو غش نکنم شاهکار کردم...راستی می دونستی منم یه عالمه عروسک دارم که تو کمدم چیدمش؟
از در و دیوار آویزون نیست...اینجوری تو کمدم جمع باشه احساس شلختگی نمی کنم!شمام سر کلاس چکارا که نمی کنید...این استادتون هم باید خیلی مشنگ باشه(البته دور از جونش) که این شیطنتای شما رو نمی بینه یا اگر هم می بینه باید خیلی بی خیال باشه...بابا خوش به حالتون...

سلام عزیز دلم
من خوبم تو خوبی گل خانوم؟
یه بار بهت گفتم اگرم یه روزی خواستی غش کنی از خنده غش کن!
نه من دلم میخواد عروسکام جلوی چشمم باشن تا لذت ببرم.
استادمون طفلکی دیگه مارو بیخیال شده!!
تازه ما آخر کلاس میشینیم که اندازه ی سالن سینماست!
نمیتونه کنترلمون کنه!:دی
جات خالیه واسه شیطنت..
فدات خانوم گل
بوس بوس
شاد باشی

شوریده پنج‌شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 12:11 ب.ظ http://faghat-khodam.blogsky.com

سلام

نه فایده نداره:؟..........

همینه میگم نرود میخ اهنین در سنگ!!!

اولا :تنبل نرو به سایه سایه خودش میایه

تنبلی رو بذارید کنار خودتون در رو ببندید:)

نتیجه اخلاقی اینکه خانوما تنبل هستند:).....و ما اقایون همیشه جور شما ها رو باید بکشیم

ثانیا: ما با همه کس اسم فامیل بازی نمی کنیم
باید در حد ما باشند

نتیجه اخلاقی اینکه توی اسم فامیل هیچکی به پای اقایان نمی رسه:))!!

ثالثا: دانشگاه ازاد=علم برای دانشجویی که به دنبال علم باشه وگرنه فرقی نمی کنه .....دانشجویی که تو دانشگاه سراسری درس نخونه بعد بگه دانشجویان دانشگاه ازاد الکی مدرک می گیرند(البته بلا نسبت شما)

به قول سعدی:خر عیسی گرش به مکه برند----چون بیاید همان خر باشد


برای این یکی نتیجه اخلاقی پیدا نکردم اما چون حامی حقوق بانوان هستیم میگیم هیچکی اقا نمیشه:-p

و در نهایت گله مند از اینکه به وبلاگ ما سری نزدید و اینا.....

منتظر حضور سبز شما هستم

موفق باشید......شوریده

سلام!
دانشگاه آزاد خداییش دیگه کل انداختن نداره!
ما موقع کنکور درس خوندیم که ۴ سال درس نخونیم!
شمام اگه درسخون بودین دولتی قبول میشدین!
آقایون از اول تاریخ بشریت این اشتباه رو کردن که فکر میکردن برترن!
نمیخوای بگی که تو هم از عقاید حجری دفاع میکنی هان؟!
من که واسه شعر سیب کامنت هم گذاشتم...
بازم خدمت میرسم شوریده ی عزیز
شاد باشی

صلیب پنج‌شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 02:42 ب.ظ http://www.salibsatan.blogfa.com

سلام دوست عزیز.مرسی بابت نظرت تو وبلاگ و لینک.با اسم ماهی خانوم تو وبلاگم لینک شدی.فقط لطفا اسم لینک رو به صلیب شیطانی تغییر بدین.ممنون میشم ..به امید همکاری بیشتر وموفقیت همه جوونای ایرونی...

سلام دوست عزیز
منم ممنون بابت حضورتون
اما اجازه بده توی وبلاگم اسمی از شیطان نیارم..
ممنون که درک میکنی
شاد باشی

حسرت پرواز پنج‌شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 04:13 ب.ظ

سلام خانمی.
خوبی عزیزم؟
دل منم برات تنگ شده بود.کجایی بابا؟
اینهمه تاخیر دفعه ی بعد قابل بخشش نیست.مجازاتشم یه بوس خیلی محکمه:ی
یکی نیست اینو به خودم بگه
بخشش که از بزرگتراست ما که کوچیکیم ما رو چه به بخشش و این حرفا
خیلی خیلی قشنگ مینویسی.جدا میگم پستت عالی بود مثل همیشه شیطون خانم
دوست دارم
زود زود بیا پیشم
شاد باشی...

سلاااااااام عزیز دل خودم!
خوبی گلم؟ کلی خوشحال شدم دیدم اومدی
اگه مجازاتش اینه که من دیگه اصلا نمیام وبت که مجازاتم سنگینتر بشه!!
عزیز دلمی تو هم ناز مینویسی
فدات خانومی گلم
شاد باشی

آرش پنج‌شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 07:16 ب.ظ http://www.setarehbaran.blogsky.com

به کوری چشم بعضیها همچنان اووووووووووووووووووووووووووول
در ابتدا جا داره که از حمایتهای دوست عزیزم جناب شوریده نهایت تشکر رو داشته باشم.ای کاش یه مو گندیده این دانشگاه آزادی ها توو تن شما بالاخص پدیده خانم بود که بعد از این همه درس خوندن به گفته ماهی خانوم در همین وب لاگ صلح رو ننویسه سلح!!!!!!!!!!! البته خجالتم چیزه خوبیه همین که بعد از مدتها پدیده گندیده تونسته 2خط فارسی تایپ کنه نشون از عمق فاجعه داره.شما هم اینقدر قربون صدقه هم دیگه نرین زشته مردم یه فکرایی
می کننااااااااا

همین دیگه! باید تائید بذارم که هرکی از هر دهاتی پا نشه بیاد اینجا واسه من کامنت بذاره!
اگه تو مال چاله میدونی من اینجا راننده تاکسی ام! بپا بلایی سرت نیارم!
دانشگاه آزادیا کل هیکلشون گندیده نه فقط موهاشون! البته این چندتایی که من میشناسم نه بقیشون که درک بالا دارن!
خوبه دیگه حالا تو هم یه پا پیدا کردی زورت زیاد شده...!
شوریده جان یکی طلبت!
پدیده ی منم دلش میخواد هرکاری که میکنه به کسی هم ربطی نداره! هرکی هم میخواد هر فکری بکنه آزاده!
همه که مثل تو مخ نداشتشون فاسد نیست که!!
شاد باشی عزیزم!

آقای مهندس پنج‌شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 08:26 ب.ظ

سلام ماهی جونم
از طرف تو زیر بغلش رو بوسیدم.....!!!!!
باز هم من ، تنها ،عکس ،.....!!!!

سلام مهندس جونم
اییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
یعنی حالمو بهم زدیییییییییی
اه اه اه گندش بزنن مرتیکه رو!
تو مشغول باش عزیزم!

احمد-رایت الحب سکارا جمعه 17 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 01:54 ق.ظ http://www.opm2.blogsky.com

سلاماهِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِییییییییییییییییییییییییییییییی
خوفی؟
مبارکه کبارکه
واسه قالب جدید و پست جدید
من هم اپم یه سری بزن طرفم خوشحال میشم

سلام احمد جان
ممنونم سلامت باشی
خدمت رسیدم
شاد باشی

پسرک غمگین جمعه 17 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 04:18 ق.ظ http://stonehearts.blogsky.com

زندگی من لحظه ایست

همچون مستی
پر از شادی. پر از غم. پر از التهاب و پر از آرامش...

و بی گمان پر از لغزش
و می ترسم تنهاییم کیفر لغزشهایم باشد...
زیرا در این صورت تا ابد تنها خواهم بود...

و در چاهی به نام من اسیر...


سلام

خوبی؟

پسرک حرفی تازه برای گفتن داره. بیا پیشم...

منتظرتم...

شوریده جمعه 17 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 06:58 ب.ظ http://faghat-khodam.blogsky.com

سلام

اولا ممنون که اومدید و سر زدید و درسته نام ماهی اشتباه چاپ شده بود
و معذرت می خواهم:)

بابا اینقدر تو سر و کله هم نزنید اقا ارش و ماهی خانم:))......

سر کلاس ادبیات یه شعر مال بانوان محترم در دانشگاه خوندیم نزدیک بود
(من که هیچی)استاد بیچاره رو هم به دادگاه نظامی بکشوونن و اعدامش کنن....اخه این شعر کجاش بد بود!!

در جمع زنان محفل غیبت به چه گرمی است------بنگر که چه بزمی است
در مسجد و خانه نبود فرق که قرقی است-----بنگر که چه بزمی است

خدا رحم کرد......:)......ما از حالا بی طرفی خود را در این جنگ جهانی وبلاگ نویسی اعلام می کنیم........

ماه صفر هم داره تمام میشه و غم اندوه انشاالله می رود

ولی با این اوصاف فکر می کنم یه جنگ تمام عیار در راه باشه......
اقا ارش مواظب باش:)

شاد باشی دوست عزیز

موفق باشید......شوریده

سلام شوریده جان
به قول پدیده ی عزیزم:
جواب بچه صلواته!
منم هیچی نمیگم که با آرش جونت خوش باشی!
ایشالا هیچوقت غم و اندوه نداشته باشی..
شاد باشی

دوست پاییزی جمعه 17 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 06:59 ب.ظ

ماهیییییییییییییییییییییییییییییییی مامانم کشتت!!

جووووووووووووون!
بدبختی اینجاس که باباتم منو کشته!
هاهاهاااااا!

محسن جمعه 17 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 07:05 ب.ظ

سلام ماهی جان
غالب جدید مبارک!

شرمنده دیگه من همیشه دیر کامنت میذارم.

ممنون برای عکسایی که گذاشتی من خیلی حال کردم
عروسکات که خیلی نازن مخصوصا اون الاغت!
رانندگی هم که اصلا چیز قابل بحثی نیست فقط رانندگی تو جاده یه کمی دقت و سرعت عمل میخواد.

ماهی من با اون پیرمرده خیلی حال کردم
معلومه جوونیاش از اون اهل حالا بوده مخصوصا با اون آهنگ مرا ببوسسس

در ضمن من تو اسم-فامیل خیلی ادعا دارم! این کاره ام جون تو

میگم تو اتوبوس و تاکسی میشینی یه گوشو در کن یه گوشو دروازه
دیگه اینجور دیگه...

تا میتونین تو دانشگاه خوش بگذرونین ( البته در کنار درس خوندن که میدونم تو اهلش هستی ) که ترم آخره

دیگه حرفی ندارم
الان جمعه سر شبه دلم گرفته

التماس دعا
نبینم غمتو

خدا نگهدارت
قلمت خیلی شیرینه!

سلااااااااااااااااااام به به آقا محسن!
چه عجب از اینورا؟! وبلاگ گم کردین!
خوبی دوست گلم؟
ممنونم سلامت باشی دست آرش درد نکنه که به وبلاگم میرسه دیگه
هرکی ادعا داره بسم الله!
ایشالا هرگز دلت نگیره دوست عزیزم
شاد باش و موفق!

مرتضی جمعه 17 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 08:54 ب.ظ http://www.kaboose-tanhai.blogsky.com

ایندفعه اومدم بگم آپمD:

آقای مهندس جمعه 17 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 09:00 ب.ظ

سلام ماهی کوچولوی من
دوست دارم..............!!!!!!!!!!

سلام مهندسم..
خوبی گلم؟
منم دوستت دارم عزیزم...

نیما جمعه 17 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 09:04 ب.ظ http://biname.blogsky.com

سلام ماهی خانوم
خوبین؟ببخشین زودتر نتونستم بیام....
وقت نشد..
آپ خوبی بود.
قالب جدید هم خیلی قشنگه..
خوش باشی

سلام نیما جان
چه عجب یاد ما کردی!
حالتون خوبه؟ حالا آپ کردن وقتتونو می گیره به ما واسه چی سر نمیزنین؟!!
ممنونم از اینکه اومدین
شاد و مؤید باشید...

یک آدم اینجوری! جمعه 17 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 09:28 ب.ظ

خوبه دیگه !


چه حمت بلند بالایی اتاق تکونی! کی حال این کارا رو داره!

عزیزم تاحالا هفت تیر رو شقیقه ت گذاشتن؟!!

هدا جمعه 17 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 11:28 ب.ظ http://dokhtarebarfi.blogsky.com

سهلاممم
وااااااااااااااااااااااااااای دخمل چقدره وبلاگت خوشمل شده!!!
حرف نداره والا :X
خیییییییلی عشقه !!‌..
قربونتتت برممم

روزات برفی

سلام عزییییییییییییزم
خوفی گلم؟
قابل تورو نداره عزیزم وردار ببرش!
عزیز دلمی
شاد باشی
بوس بوس

علی اکبر شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 01:05 ق.ظ http://hamshahrijavan.blogsky.com

رحلت پیامبر اکرم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) و علی ابن موسی الرضا (ع) را تسلیت می گویم
سلام
من که خوبم شما چطوری؟
تبریک به خاطر خونه تکونی وبلاگی ... میگفتی میومدیم کمک...

بیچاره این استاد های زحمتکش که چی باید بکشن...
این وضعیت درس خوندنشونه...نمیدونم چی بگم
حداقل درس بخونید به اندازه یه بازی اسم فامیل که سوتی ندید...مجبور شید ما بخندیم..جالب بود مخصوصا یامزاد
----------
از جور جینگول ها توی این دوره زمونه زیاد شده...خدا کمکمون کنه.
نظرمون مثبت و منفی بود نظر خودت چی بود؟
----------
ما شاالله ...چیه صدای زیبایی...
عجب پیرمرد عشقی بود...نامرد
--------
اسم این سرهنگه که به زهره خانوم گواهینامه داده رو لطفا درج کنید...
به 110 و 115 و118 و...این عکس رو ارسال کنید.
البته نمیدونم چرا...هیجانی شدم
--------
از اینکه داری رشد می کنی و باید عروسکهات رو طبق دستور از دست بدی ناراحتی؟
تبریک به خاطر اینکه داری بزرگ میشی....
حالا میتونی مثل در و دیوار مدارس ابتدایی نقاشی هات رو بچسبونی...این زیباتره...
شوخی کردم.
تو هم مواظب خودت باش با این پیرمرد های محلتون!!!!!!
موفق باشی

سلام
منم خوبم
ممنون از کمک آرش جان دست تنها همه کاراشو میکنه! منم زیاد تو کاراش دخالت نمیکنم!!
اسم فامیل که سرتاسرش شوخیه..
اسم سرهنگه احتمالا شنگول نژاد بوده! شما سخت نگیر!
من هیچوقت بزرگ نخواهم شد هرگز...
اینجوری از دنیای معصوم بچه ها فاصله نمیگیرم..
شاد باشی دوست گلم

الهام شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 12:14 ب.ظ http://sofalin.blogsky.com

نمی دونم اسمت چرا ماهی کوچولوء
شاید متولد اسفندی
به هرحال بخاطر اسمت اومدم اینجا چون خودم متولد اسفندم
دنیایی دیدم کاملا شاد
امیدوارم قدر این روزاتونو بدونی
نمی دونم چند سالته اما هرچی که هست خداروشکر که دختر شادی هستی
در مورد عروسکهات ناراحت شدم
چرا جمعشون کردی من هنوزم با داشتن همسر اولین چیزی که دوست دارم برام بخره طلا نیست عروسکه...

به هر حال منو بردی به خاطرات دانشگاه و ...
البته با کلی تفاوت .من تو دانشگاه شیطونیام با تو فرق می کرد .اصلا ورودیهای دهه ۷۰ با شما ها خیلی فرق داشتند...
به هر حال موفق باشی
ماهی خانوم کوچولو

سلام الهام جان
نه من متولد دی ماه هستم
ماهی اسمیه که مامانم صدام میکنه...
عروسکهامم جمع کردم تا باز بعداز مدتی بیارمشون ولشون کنم تو اتاق..
من ۲۲ سالم تموم شد!
خوشحالم که روحیاتت مثل منه
شاد باشی دوست گلم..

یک آدم اینجوری شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 01:08 ب.ظ

بدو بدو آپم خانوم گلی!


بیایا منتظرتم!

بهارین شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 02:44 ب.ظ http://baharin.blogsky.com

سلام
چه طوری ماهی گلی خودم
بیا به دیدنم که آپم
دیگه نگی نگفتی ها؟
منتظرتم
بووووس

صلیب شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 02:45 ب.ظ http://WWW.salibsatan.blogfa.com

دوست عزیز.وبلاگ با مطلبی به نام "راه حلی برای بدل کردن ایران به بهشت موعود"(کمی طنز) به روز شد.منتظر حضور شما و نظر سازنده تان هستم.

آقای مهندس شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 08:54 ب.ظ

سلام گلکم
خوبی.....؟
خیلی .....مثل همیشه..!!!

سلام عزیزم...
مگه میشه تو باشی و من خوب نباشم فدات شم؟!!
بوس بوس مهندسم..

شوریده یکشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 06:01 ب.ظ http://faghat-khodam.blogsky.com

سلام

ندانم چیست فرق ماهی و ماه
که هر دو ساکتند هر گاه و بی گاه

همین دانم که ان ماهی چه ماهی است
که ماهی در سما هست نه ان ماه

والا خودمون هم نفهمیدیم چی گفتیم


اومدیم بگیم اپ کردیم

موفق باشید....شوریده

زریر یکشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 09:58 ب.ظ http://saansiz.blogsky.com/

سلام ماهی گل
میدونستی فال گوش واستادن کار خوبی نیست.
در ضمن شاید بیچاره ها پول نداشتن لباس جدید بخرن
موفق باشی. بی وفا خانوم

شوریده دوشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 12:38 ب.ظ http://faghat-khodam.blogsky.com

سلام

ممنون که اومدید و سر زدید

والا چی بگیم؟؟!!

همون چیزی نگیم بهتر فکر کنم

موفق باشید............شوریده

هرگز نخواهی فهمید که اینو کی نوشته دوشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 05:18 ب.ظ

به پای چوبی من
تبر زده نگاه تو

من نمی تونم برم
اما تو هی می گی برو

آخه من کجا برم
هرجا می رم بازم تویی

پیش پای لنگ من
یکه و تنها می دویی

توو فاصله باهم یکی شدین

منو پاهام به رسیدن نا امید

کاش می شد می رسیدم تا بدونم

تو و فصله به هم چیا می گین

من به تو نمی رسم
ای همه خوبی من

تو نه دور می شی نه نزدیک
به پای چوبی من

به پای چوبی من
تبر زده نگاه تو

من نمی تونم برم
اما تو هی می گی برو

توو فاصله باهم یکی شدین

منو پاهام به رسیدن نا امید

کاش می شد می رسیدم تا بدونم

تو و فصله به هم چیا می گین

[ بدون نام ] دوشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 07:18 ب.ظ

_____*#######*
___*##########*
__*####سلام######
__################
_#####خوبی##########_________*####*
__##################_____*##########
__##################___*#############
___#######اپیدم########*_###############*
____#################################*
______###############################
_______#############################
________###########################
__________###### www.yekocholoo.blogsky.Com###
___________*#####################
____________*#######یه کوچولو و آقاییش#####
_____________*###############
_______________#############
________________##########
________________*#######*
_________________######
__________________####
__________________###
خوشحال میشم بیایی./

ستاره تنها پنج‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 07:02 ب.ظ

خییییییییییییییییییییییییییییییلی با حالی به خدا تاحالا انقدر نخندیده بودم شادم کردی خدا شادت کنه.

چااااااااااااااکرییییییییم!
خدا همیشه هممونو شاد نگه داره!
فدااااااااا

پسرک غمگین جمعه 24 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 04:07 ق.ظ http://stonehearts.blogsky.com

سلام

خوبی ماهی خانم؟؟

وبلاگمو آپ کردما..

بیا یه سری بهم بزن

منتظرما...

بای ماهی خانم گل...

سلام دوست گلم
حتما خدمت میرسیم
شاد باشی

شوریده شنبه 25 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 11:46 ب.ظ http://faghat-khodam.blogsky.com

سلام ماهی گل گلی

امروز روز تولد من هستش:)

خوشحال میشم بیایی

موفق باشید......شوریده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد