:.★★:.

مامان قشنگم منو ماهی صدا می کنه. همیشه دلم میخواد بخندم و بخندونم...

:.★★:.

مامان قشنگم منو ماهی صدا می کنه. همیشه دلم میخواد بخندم و بخندونم...

اعلامیه جهانی!

سلام بچه ها!

خوبین؟ سالمین؟ شنگولین؟ امیدوارم که همینطور باشه.

اول از همه بگم که ماجرای آقا دزده بالاخره تموم شد! 

یه روز عصری مامان و همسر طرف اومدن توی فروشگاه و شروع کردن به خواهش تمنا برای رضایت.آقا از تیپشون براتون بگم! مانتوهای کوتاه و به شدت، به شدت تنگ! آرایش از سروصورتشون می چکید! یعنی منکه دختر بودم روم نمیشد به اینا نگاه کنم چه برسه به بقیه ی کارمندا!  آقای ناصری هم گفت پنج روز دفترم تعطیل بوده میشه صدوپنجاه هزار تومن، پنجاه هزار تومن هم به ماشینم خسارت خورد(روز دستگیری) میشه دویست هزار تومن با اصل پولم میشه مجموعا سیصد تومن. این پول رو بیارید تا من رضایت بدم! اونا هم گفتن به خدا ما نداریم و بدبختیم و اینا!تازه مامانه برگشته میگه حواستون باشه این پولی که می خواین از ما بگیرین خوردن نداره!!! ناصری هم گفت من که نباید جبران بدبختی شمارو با پول زحمتکشی خودم بکنم. پس پول دزدی خوردن داره؟! خلاصه ردشون کرد رفتن. فقط به دختره که خیلی التماس می کرد گفت دخترم تو باید از همه بیشتر بخوای که شوهرت توی زندان بمونه. چون اون با یه دختر قرار گذاشته بود که گیر افتاد. دختره هم گفت من چهار ساله عروس اینا شدم هیچ خیری از زندگیم ندیدم. البته به قول یکی از همکارا می گفت از سر و وضع اینا معلومه که پسره یه طرف می پره دختره هم یه طرف. این وسط فقط مونده بچه شون که یه دختر خیلی ناز بود مثل عروسک... واقعا جای تاسف داشت...

خلاصه روز بعدش طبق صحبتهایی که من و آقای ناصری باهم داشتیم و پیامی که مامانم داده بود که کار دنیا حساب نداره شاید یه روزم کار ما به یکی گیر کرد، قرار شد به دویست تومن رضایت بدیم. فردای اون روز با دویست هزار تومن پول اومدن و آقای ناصری رو بردن دادگستری و بعد از تحویل پول، رضایت گرفتن. آقای ناصری اصرار داشت که این صدتومن بالابود حق منه و می خواست به من بدتش که منم طبیعتا قبول نکردم و گفتم من برای پول این کارو نکردم... بدین ترتیب ماجرا ختم به خیر شد! 

البته من درتمام این مدت و در حضور افراد این خانواده٬ در سکوت کامل و آرامش فقط تماشا می کردم...

و از شهامتی که به خرج دادم و البته یاری خدا٬ واقعا راضی بودم 

.

.

.

*************************************

یادتون میاد چند وقت پیشا گفتم تو اتاقمون مورچه یافت شده؟! حالا باید بگم تو اتاقمون گاهی آدم هم به چشم میخوره! بله! تمام اتاق به دستان توانمند مورچه ها تسخیر شده و ما مکافاتی داریم با زندگی در این اتاق.

تا اینکه دیروز که از سر کار برگشتم خونه، دیدم کلا دکوراسیون اتاق عوض شده! خواهرم گفت همه ی وسایل اتاق رو ریختم بیرون و حسابی جارو و گردگیری و در نهایت یه سمپاشی اساسی. نه تنها اینجا، که کل خونه زندگی رو سمپاشی کرده بود. البته منظورم از سم، همون گردهای بی بو برای حشرات ریز مثل مورچه هستش.  

تا الان که مورچه ای به چشم نخورده. امیدوارم کلا ریشه کن شده باشن. اوائل تا یه دونه مورچه توی خونه میدیدم، کلی هواشو داشتم و تا مقصد همراهیش میکردم، اما الان بدون عذاب وجدان آنچنانی، همه شونو له می کنم! آخه بی وجدانا تازگی گاز هم می گرفتن! 

 . 

  .  

.

خلاصه که از همینجا و همین تریبون جهانی اعلام می دارم از کشتار مورچه ها اصلا ناراحت نیستم و متقابلا این حق رو به مورچه های سراسر جهان می دم که چنانچه من یا خواهرم وارد حریم خصوصی اونها (ازجمله کمد لباسهاشون) شدیم، مورچه ها این حق رو دارن که مارو له و یا سمپاشی کنند و اینجانبان تعهد می دهیم که هیچگونه اعتراضی نداشته باشیم. 

من الله توفیق!

************************* 

یکی از همکلاسی های دوران دبیرستانم که چند ماه هم از من کوچیکتره٬ تا ده دوازده روز دیگه زایمان میکنه! 

برای سلامتی خودشو بچه ی نازش که پسره و احتمالا اسمش بشه «علی» دعا کنین.  

 . 

دلمان برای دوقلوهای نازنینمان بسیار و بسی تنگولیده است. 

امیدوارم هرچه زودتر ببینیمشان! 

صدای ذوق کردنها و آوازهای کودکانه شان را که از پس گوشی تلفن می شنویم دلمان غنجولک می رود!

 

دوستتون دارم، مواظب خودتون باشین تا به زودی...

نظرات 17 + ارسال نظر
رومئو و ژولیت جمعه 8 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 11:42 ق.ظ http://loveyou.blogsky.com

سلام . خوبی ؟ وبلاگ زیبایی داری . خوشمون اومد از اینجا .اگه دوست داشتی یه سر هم به ما بزن . مرسی . موفق باشی

رضا جمعه 8 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 11:50 ق.ظ http://justpersian.net/linkbox/18928

با سلام خدمت شما دوستان عزیز
شما میتوانید با عضویت درلینک باکس ما بازدید سایت خود را چندین برابر افزایش دهید
اگر خواهان افزایش بازدید سایت خود هستید به ما ملحق شوید
ابتدا کد لینک باکس ما را در سایت خود قرار داده و بعد به ما خبر دهید تا شما را لینک کنیم
با تشکر

پ.نون جمعه 8 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 08:18 ب.ظ http://babune.blogsky.com

آفرین بالاخره کارو یکسره کردی؟ فقط دعا می‌کنم هیشکدوم از فک و فامیل طرف اهل نت و وبلاگ و فرهنگ نباشن که گاوت زاییده چارقلو!!

اقلا یه سور مرتب از آق رئیس می‌گرفتی! شامی نهاری سینمایی اقلا چیپس و پنیری!!

مورچه مال کشتنه! خودشون بلدن به اندازه کافی بچه درست کنن! تو زندگیتو بکن!

هان!
منم امیدوارم!
سور هم گرفتیم جای شما خالی!
حتی همون صدتومن هنوزم توی کمد منه و دست نخورده!

ممنون که برای مورچه کشی بهم روحیه دادی. داشتم کم کم عذاب وجدان می گرفتم!

شاد باشی رفیق

[ بدون نام ] شنبه 9 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 10:56 ق.ظ

سلام ماهی........................
خوبی؟ جه خبر؟

خوب کاری کردین قضیه رو تموم کردین
منم از اول با مامانت موافق بودم! بهتم گفته بودم ولی فرمودین که آسفالت میکنیم!
خدارو شکر که ختم به خیر شد...
میدونم که تو واسه پول این کارو نکردی. بوووووووووووووووووووووووس

برا دوستتون و کوچولوش هم دعا میکنیم.

مورچه هارو هر بلایی سرشون بیاری هیچ مشکلی نیست
با خیال راحت به کشتارت ادامه بده.

فقط به جوجو ها کسی حق نداره چپ نگاه کنه!
گرفتی؟

شاد و شنگول باشی همیشه...

سلام دوست عزیز
خبری نیست جز همین چیزایی که میام میگم!
خب تو که به مامانم تقلب نداده بودی؟! داده بودی؟!!

پس چی؟! من اینجا همتونو با پول جلد می کنم!

از تو هم ممنونم که من رو در قتل عام مورچه ها مجاز میدونی.
واقعا تیک گرفتم از دستشون!

والا اصلا دوره زمونه ی چپ نگاه کردن به جوجو ها شده! شما در جریان نیستی برادر...

خلاصه که شما هم شاد و شنگول و منگول باشین.

inموریx شنبه 9 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 10:59 ق.ظ http://www.inmorix.persianblog.ir

اگه این راه مقابله با مورچه ها جواب نداد بهم بگو یه راهنمایی اساسی بکنم که بسیار ساده و موثر هستش....شاد باشین

والا تقریبا جواب داده. اما شما هم اگه راه حل خوبی داری بگو خب!
البته به جز عقیم کردنشون!!!:دی
شاد باشی جوون!

فاطمه شنبه 9 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 12:52 ب.ظ http://www.alachiiq.blogfa.com

سلام ماهی جون خوبی؟ بالاخره این قضیه تموم شد؟ خدا رو شکر که خوب تموم شد دیگه از این کارا نکن که خطرناکه عزیزم ..

دلم برات تنگیده چرا اون نمیشی؟ انشاالله دوستت هم به سلامتی زایمان کنه براش دعا میکنم .. انشاالله روز عروسی و مادر شدن خودت عزیزم .. بووووس

خونه ما هم پر مورچه شده از این گنده ها از سر و روی ما بالا میرن بعضی ها هم که بالدارن خونه رو به تصرف خودشون در اوردن .. ملکه هم دارن ..هههههههههه من هم با بی رحمی هر مورچه ببینم لهش میکنم
بهش میگم میخواستی نیای جلوی من خوووو !!!!

مواظب خودت باش جیگمل من

بای بای

اهلا و سهلا ضعیفه!!!

والا به جان خودم وقت نمیکنم آنلاین بشم. از وقتی که کارم تمام وقت شده فقط جنازه م شبا میرسه خونه.
اما پنج شنبه ها زود تعطیل میشم میام چت. شب جمعه !!

وای فاطمه من یه دونه این مورچه ریزا روی انگشت پام راه رفت نمیدوووووووووووووووونی چیکار کردمااااااااا!! اول که اون مورچه هه تبدیل به پودر شد! بعدشم دور تا دور خونه می دوئیدم و جیغ می زدم مورچهههههه مورچهههههه!!!

شماها خیلی صبورین! البته از بمب خیلی بهتره:(

ضمنا وبلاگت کلا باز نمیشه
شاد باشی خانومی
ژ
بوس بوس نفففففففففس!

شاذه شنبه 9 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 06:16 ب.ظ http://shazze.blogsky

سلام به ماهی خانم دزدبگیر مورچه کش!
خوبی؟
داستان من رسید به قسمت دهم. یه سری نمیای؟

سلااااااااااااااااااااااااااااام عزیز دلم!
خوبی جیگری؟
نینی بزرگ شده؟ بچه ها خوبن؟
خب با مرام نگفته بودی که باز می نویسی وگرنه منو که یادت هست چقدر بدپیله بودم تو خوندن داستانات؟!

آخرین بار که اومدم نوشته بودی فعلا دیگه نمی نویسی.
حتما میام پیشت عزیزکم.
ممنونم که اومدی
بوس بوس

مهدی یکشنبه 10 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 11:49 ق.ظ http://zimaazma.blogfa.com

سلام ماهی جان. من توی بلاگفا بروزم... تشریف بیارین!

سلام دعا کن رئیس جون بره بیرون! چشم خدمت می رسم!

[ بدون نام ] یکشنبه 10 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 12:30 ب.ظ

بازم سلام

در جریان هستم فقط خواستم آرزوی قلبیمو گفته باشم....
هرچند فقط یه آرزوی خشک و خالیه..

یه چیزو تو کامنت قبلی خواستم بگم ولی نمیدونم چرا روم نشد
ولی چون فاطمه خانوم گفت دیگه منم میگم:
انشالله یه روز خودت مادر بشی ( البته انشالله قبلش یه بابای خوب برای بچه هات پیدا کنی!)

ضمنا منو اگه با پول جلد میکنی فقط با ۵هزار تومنی لطفا!

مریض شدم حسابی
همین یک ساعت پیش یه آمپول پنیسیلین زدم
سه تای دیگه هم باید بزنم!

شاد باشی...

سلام به روی ماهت!
تو هم با این آرزوهای خشک و خالیت ما رو ....!!!!:دی

حالا چی شده ناغافل همه تون آرزوی مادر شدن منو دارین؟!
البته برای من مساله ای نیست فقط زحمت پیدا کردن باباش به عهده ی شما دیگه!
آخه به خدا من وقتم پره!

منم عاشق پنج هزاری شدم پسر!

تو از بچگیاتم عشق آمپول بودی!
تازه منم می خواستی همیشه گول بزنی که برم تو کار آمپول ولی هم تو کور خوندی هم آمپوله!!!:دی

مراقب خودت باش گل پسر
زودی خوب شو
شاد باشی

[ بدون نام ] یکشنبه 10 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 12:35 ب.ظ

به مامانتم هیچ تقلبی نرسونده بودم خداییش

من کلا با اصفهانیها تفاهم مادرزادی دارم!

می دونم بابا!
کلا مامانم توی دوران تحصیلم پیر شد تا حالی من بکنه که تقلب کار بسیار ناپسندیه!:دی
اصفهانی ها هم دورادور سلام دارن!

میازار موری که دانه کش است دوشنبه 11 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 01:02 ق.ظ

سلام دختر خاله! (هر چی میگیم اشتباه گرفتی که گوشت بدهکار نیست)
چطوری؟!
به طور غیر مستقیم مبلغ حقوقت رو گفتی! وقتی آقای ناصری خودش بگه برا ۵ روز تعطیلی ۱۵۰ هزار ضرر کرده (حالا کاری به غلو کردنش نداریم!) میشه روزی ۳۰ هزار درآمد کل. جمعه ها رو که از سی روز ماه کم کنی می شه ۲۶ روز کاری که ضرب در ۳۰ هزار میشه ۷۸۰ هزار در ماه برای حداقل ۴ نفر( "چه برسه به بقیه ی کارمندا!" پس تعدادشون بیشتر از یک نفره و با خوش بینی فرض میکنیم 2 نفر باشن!)
خوب، آقای ناصری که کمتر از 480 هزار حقوقش نیست! اون دوتا کارمند هم چون اشاره کردی که مرد هستن، طبعا حقوقشون حدود ماهی 130 هزار در میاد. میمونه 50 هزاری که حقوق تو ئه!
البته برای اصفهانی ها بد هم نیست، تازه یه چیزی هم تهش برا پس انداز می مونه!

-------------------------------------------------------------------

نمی دونی چی شد ماااااهیییییییییی!!!!
الان که داشتم این پستت رو می خوندم، مثله اینکه یکی دوتا از مورچه های اتاق هم این پست رو دیدن و کلی عصبانی شد و ...
الان که روی صندلی پشت کامپیوتر نشستمه زیر پاهام غوغاییه. مورچه ها تظاهرات کردنه و دارن بر علیه ت شعار میدن! چه شعارهایی هم:
میمیریم، می جنگیم، سازش نمی پذیریم!
ما اهل اصفهان نیستیم، مورچه ها تنها بمانند!
یا مرگ یا انتقام!
سععدی کجایی ... ماهی رو ببینی (میازار موری که.... :سعدی)
...
الان هم دارن بیانیه رو می خونن. با این اوضاع به احتمال زیاد محکومت کنن!!!
مواظب حمله های انتحاری مورچه ها باش

تو هنوزم نمی خوای بگی کی هستی؟
بابا آخه تا این حد آره؟!!
ببین یعنی واقعا تو روستای باصفای شما یک خانوم نانازی لیسانسه ی مترجم کارشناس زبان خارجی به طور تمام وقت با ۵۰ هزار تومن استخدام میشه؟!! مجددا تا این حد آره و ایناس؟!!
ای بابا!
تقریبا یک هشتم حقوقم رو تونستی کشف کنی نابغه!

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

اون مورچه هاتو بکشم من!!
منم مشتاقم سعدی رو ببینم اگه دیدیش حتما شمارمو بهش بده!
دستتم درد نکنه!
بیانیه هم کاملا تایید شده و قانونیه و هیچ نهادی حق نداره منو محکوم کنه!
شاد باشی رفیق!

من سه‌شنبه 12 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 04:50 ب.ظ

ماهی خانوم:









عاشقتم...

هااااااااااان؟!!!!!!!!!!!

گمشده سه‌شنبه 12 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 10:13 ب.ظ http://www.inman.blogfa.com

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
خوبی ماهی خانم جان
حالا صد تومن می گرفتی . درسته که تو بخاطر پول این کارو نکردی ولی من بخاطر پول کنجکاو بودم ............ اگه تونستی پولو واسم بگیر و منو از نگرانی نجات بده . ممنونم . شماره حساب هم بهت می دم .

سلااااااااااااااااااام جیییییییییییییییییگر
خوبی عزیزم؟
کجا بودی تو؟ نمی دونی تا دیدمت چقده خوشحال شدم!
عزیز م تو پول لازم داری چرا به خودم نگفتی از اول؟!
شماره حسابتو بده برات یه وبلاگ خیریه می سازم اعانه جمع می کنیم هرچی گیرمون اومد نصف و نصف!!!:دی
خوبه؟!
جیگرتو!
شاد باشی

آرش چهارشنبه 13 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 05:58 ب.ظ http://www.setarehbaran.blogfa.com

چه جوری دلت میاد خانوم محترم جناب دزد رو اذیت کنی؟؟؟گناه داره یه کم با لطافت باهاش رفتار کن.
سال دیگه توی وب لاگت می نویسی یکی از دوستهای گلم که خیلی دوسش داشتم(نگار)چند روز دیگه وقت زایمانشه اون یکی هم که خل و چل بود(پدید)وقت ازدواجشه!!!!!
کی میشه نوبت به تو برسه از دستت راحت شیم.

عزیزم زن آقا دزده باشه مال تو!
اتفاقا حالا که فکرشو می کنم می بینم خیلی بهت میومد!
ماشالا هم خپل بود هم سیاه! شکل خودت!

کی بشه تو زن بگیری از شرت خلاص شم! اگه من ۲۳ سالمه که تو فقط دو سال از خدا کوچیکتری!!

شاد باشی!!!:دی

گمشده چهارشنبه 13 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 09:56 ب.ظ http://www.inman.blogfa.com

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
خوبی ماهی خانم
خیلی ملطوف هستی
این کلمه رو بعد از کلی فکر کردن کشف کردم .
می دووووووووووووووووونستم مرام داری
ایووووووووووووووول

سلاااااااااااااااااااااااااااام
مخلصییییییییییییییییییییم!
اما شماره حساب ندادی هااااااااا!!
تازه یه سنتور هم بهم بدهکاری ناقلا!
شاد باشی گلم

شوریده پنج‌شنبه 14 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 06:11 ب.ظ http://faghat-khodam.blogsky.com

سلام علیکم و رحمه الله و برکاته.......!!!!!

باز شد اینجا عیان کله شوریده خان
های کنان چرخ زنان حافظ عصر الان!!!!!

باز که جام خورده ای وز نفس افتاده ای
جام نبود خمره بود! شاعر نسل جوان!

هست مرا چوب شعر لنگه کفش مال تو
ریخته زمین خون من کشته ز دست زنان!!

امده ام تا روم در پی اقبال خویش
ماهی تنگ بلور هست خدا یارتان

از برای کنکور ارشد سال دگر وبلاگ ما با تمام اشعارش تخته می شود!

این یادگار نیز برای شما

ای پرده نشین پرده ز رخ یک سو زن
یک سو همه مرد منتظر یک سو زن

هرچنــــــد کـــــه انـــــکار کنندت اما
از رونــــق تو کـــــم نشود یک سوزن!

انعکاس آب پنج‌شنبه 14 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 11:24 ب.ظ http://www.enekaseab.blogsky.com

دوست خوبم سلام..
وبلاگ قشنگی داری.خوشحال میشم اگه سری به وبلاگ منم بزنی تا در صورت تمایل تبادل لینک کنیم.
پس منتظرتم...
به امید دیدار[گل][گل][گل][گل][گل]

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد