:.★★:.

مامان قشنگم منو ماهی صدا می کنه. همیشه دلم میخواد بخندم و بخندونم...

:.★★:.

مامان قشنگم منو ماهی صدا می کنه. همیشه دلم میخواد بخندم و بخندونم...

چه خبرا؟!

سلام به همه ی دوستان گرامی. 

حال و احوال خوبه؟
سرحالین؟
امیدوارم همینطور باشه و همگی خوب و خوش و شنگول و منگول باشید!
چه خبرا؟ 

همه چیز رو به راهه؟
اگر از احوالات اینجانب خواسته باشید ملالی نیست جز دوری شما که آنهم انشاالله به زودی رفع خواهد شد!
 

از روزی که خانومی اینا با جوجه هاشون اومدن حسابی سرگرم حال و حول می باشیم و مدام در حال جوجه بازی می با شیم و بسی بسیار خرسند و مشعوف می باشیم!  

به همین دلیل است که کمتر فرصت آپ داریم و همه ی وقتمان را یا به دنبال عملیات محیرالعقول فارغ التحصیلی مان می باشیم و یا در منزل همانند یک خاله ی نمونه مشغول نینی بازی می باشیم. 

روز جمعه ۲۵ بهمن ماه درست ۶ ماه از روز جمعه ۲۵ مرداد ماه که این دوتا دسته گل به دنیا اومدن می گذشت و به همین دلیل مراسم جشنی با حضور خود نی نی ها٬ پدر٬ مادر هنرمندشون٬پدربزرگ و مادربزرگشون٬ خاله ها و داییشون برگزار شد! 

جاتون خالی حسابی خندیدیم و خوش گذشت. 

خانومی شب قبلش یه کیک خوشمزه و باحال براشون درست کرد که شرح جشن و عکس دوقلوهای شش ماهه و کیک تولدشون رو می تونین توی وبلاگ نانازی خودشون بخونین و ببینین. 

 

 

از ولنتاین و عقشولی بازیاش چه خبر؟ 

خانوما آقایون آمار کادوها رو بدین ماهم یاد بگیریم!
پست قبلی که خاطرتون هست؟!!! 

دل می رود و آره و اینا!! 

یهو به درد سال آیندمونم خورد! 

۱- 

توی یکی از مجالس عزاداری که منزل دوست مامان بود٬ به همراه خاله و دخترخاله ها و خانومی و مامان دورهم نشستیم به گپ زدن! 

یه خانومی که روبه روی ما نشسته بود و عزاداری رو خیلی جدی گرفته بود٬ همینطور تو حال خودش بود و داشت مچ دستش رو بازی میداد که خستگیش در بره. 

من: این خانوم داره زیارت عاشورا رو با زیرنویس نانای نای میشنوه! 

خانومی: نخیرم! این خانومه کلا داره شبکه ی Pmc4 میبینه! 

(خنده ی جمع!) 

۲- 

توی تاکسی بودم (با رعایت اجازه از مادرشوهرهای عزیزم٬ آقایون آرش و گمشده!). 

یه خانومی کلی جیگول پیگول کرده در حالی که بوی عطر تندش همه رو خفه می کرد و آرایش داشت از صورتش می چکید٬ از وقتی سوار شد تا وقتی رسیدیم مقصد با هر نفسی که می کشید دماغش سوت می زد! 

(نشاطی رفت!) 

۳- 

یادتونه گفتم دارم به وزن ایده آلم نزدیک میشم؟! 

از وقتی خانومی اینا اومدن یک کیلو زیاد شدم!  

همشم تقصیر خانومیه با این دستپخت و به به هایی که درست می کنه. 

کیک خامه ای 

کرم ژله 

ذرت مکزیکی 

و... 

گوشه ای از جنایات این مادر فداکاره! 

۴- 

اینم یه چندتایی عکس!  

خبر مهم چه بود؟!

 

ظاهرا مد شده هرکی هر غلطی میکنه تو روزنامه به ملت خبر میده!  

دوستان توجه داشته باشید!
طبق اصول!
طبق ضوابط!!

 

واقعا دوستامون تو م.ج.ل.س چه شور و حرارتی برای حل کردن 

مشکلات مملکتی دارن!
چه زحمتی می کشن به خدا! 

  

  

اجرشون با پروردگارشون! 

 

*** 

دوستتون دارم٬ مواظب خودتون باشین تا به زودی...  

تقدیم به آرش عزیز که میدونم خالصانه به این شکلک عشق می ورزد!! 

نظرات 20 + ارسال نظر
گمشده یکشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 11:02 ب.ظ http://www.inman.blogfa.com

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااام
عکسهات بسی بسی بسیار زیبا و عبرت انگیز بود .
حالا فکر کن زن رییس جمهور بشه دیگه چی می شه .
داری می رسی به ۲۰۰ بازززززززززز

سلااااااااااااااااااااااااااام
قابل شمارو نداشت
عزیزم زنها رو توی جهنم هم که ببرن دست از خاله زنک بازی ورنمیدارن!
۲۰۰ عمتههههههههههه!!!!
کچل!

اجادسا سه‌شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 01:34 ق.ظ http://ajadesa.blogsky.com

سلام ماهی خانوم از دست شما و داستاناتون خیلی خیلی داستانای قشنگ قشنگ واستون می افته و از همه بهتر تعریف کردنتونه که انگار ادم خودش اونجا بوده واقعا ممنون
راستی مواظب باش بیشتر از این چاق نشی و از وزن دلخواهت دور
موفق باشی راستی من میخواستم کد قالبتو داشته باشم می تونی بهم بدی البته اگه دوست داشتی ممنون
ماهی سیاه کوچولو

سلام سجاد عزیز
خوشحالم که از نوشته هام خوشت میاد دوست گلم
من چاق نیستم که!
اما می خوام وزن کم کنم.
والا من از قالب مالب سر درنمیارم! این وبلاگ و قالبش رو هم آرش برام درست کرده. ضمنا برام قدغن کرده که توی این بخش وارد بشم! از بس که از خودم ذکاوت نشون دادم!:دی
ممنم که میای
شاد باشی

نوشا سه‌شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 07:47 ب.ظ

چطوری خاله ماهی ؟
مبارک باشه ایشالا هزار سالگیشون کنار خاله خانومشون :ایکس

خوفم! تو خوفی؟!
همون :ایکس رو خوب اومدی!

[ بدون نام ] سه‌شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 10:19 ب.ظ

تمام سوالات با 1جمله جواب میدم:تو و من مال 1دنیا نبودیم

عجبببببببب!

ناهید چهارشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 08:17 ب.ظ http://www.nahidmis.blogfa.com

منم جوجه دلم میخواااااااااااااااااااااااااااااااااااااد !


شاید وزن دلخواهت بیشتر بوده.نه؟!



منم به این شکلکه عشقولیم شدید !

ایشالا خدا بهت یه سه قلو بدهههههههههه!!!

نه بابا! باید یه چند کیلویی کم کنم!

این شکلکه هم به تو عشقولیه شدید!

پیوندتان مبارک!

سید محمد رضا عالی پیام(هالو) پنج‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 04:58 ق.ظ http://www.mr-halloo.persianblog.ir

من هم براتون ارزوی موفقیت دارم.
سترون باشید.

ممنونم که تشریف آوردید.
واقعا افتخار دادید.

کیارش پنج‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 08:30 ق.ظ http://www.zehnezemestani.blogfa.com

درود
بسیا جالب بود
خوشم اومد
ببینیمتون تو وبلاگمون

درود به روی ماهت!
خوشحالم که خوشت اومد.
خدمت رسیدیم
شاد باشی

خلیل جوادی پنج‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 08:51 ق.ظ http://khaliljavadi.blogfa.com/

سلام از لطفتون ممنونم

مطالب خوبی می نویسید موفق باشید.

وای سلام آقای جوادی

خییییییییلی از دیدنتون خوشحال شدم

واقعا سربلندم کردین

شاد باشید

کیارش پنج‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 02:29 ب.ظ http://www.zehnezemestani.blogfa.com

سپاس که پاسخ گفتی
اگر می شه وبلاگ منو در پیوند هات بیار
سپاس
پاینده و شادکام باشی

انجام وظیفه بود
گذاشتم
شاد باشید

inموریx پنج‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 07:00 ب.ظ http://inmorix.persianblog.ir

به دوستان زحمتکش در مجلس خسته نباشید عرض میکنیم...

حتما پیامتونو بهشون می رسونم!

شوریده جمعه 2 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 01:07 ق.ظ

سلام علیکم و رحمه الله!

وقتی روزنامه ها رو می خوندم فکر کردم اولش مال قزوین بوده!!:))

به هر حال...................!!!

یکی از دوستان و همکلاسی های بنده که ظاهرا با یک ضعیفه ای ارتباطشان قطع گشته بود از ما تمنا نمود شعری برای محبوبش بسراییم
ما نیز شعر را نوشتیم و .......


((او که از من برید و ترکم کرد))
اگزوز خاوری حوالم کرد!!!!

قبل از آنی که دیر باشد وقت
باید از دست او به صحرا رفت

گر که یاری کند به رویم بخت
خواهم آن دختران در پایتخت!

چون که آن حرف شنید با خنده
از سر دوست من سری کنده!!!:)))))

عبرت از داستان من برخوان
پیش از آن بر سرت زنند سندان

موفق باشید.......شوریده

سلااااااااام
خوبی تو؟
کجایی؟!
خوشحال شدم کامنتت رو دیدم
در چه حالی؟
اوضاع درسی رو به راهه؟
موفق باشی

یه کوچولو واقاییش جمعه 2 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 11:15 ق.ظ http://yekocholoo.blogsky.com

چگده این عکسها جالب بود..
عکس جوجه ها هم با مزه بود..چه کیک خوشملی..پیش ما هم بیا

ناقابل!

اومدم!

فاطمه جمعه 2 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 05:38 ب.ظ http://www.alachiiq.blogfa.com

سلااااااااااام عزیز دلم خوبی گلم؟ ببخش که دیر اومدم یه کم سرم شلوغ بود .. حالم خوبه مرسی هنوز خوب خوب نشدم اما خیلی بهترم .

تولد کوچولوها مبارک کادو چی بهشون دادی؟

سلااااااااااااااااااام
خوبی جییییییییییگر؟! کجایی بابا؟
تو هم که همیشه ی خدا سرت شلوغه!
امیدوارم هرچه سریع تر خوب و تپل بشی.
خیلی مواظب خودت باش

ماهگرد که کادو نداره!

بوس بوس

آیدا شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 11:07 ق.ظ http://ayneh68.blogsky.com

سلاام ماهی جونم
دلم برات تنگ شده بود ... وای چه خواهر زاده های نازی داری ..ایشالا خدا نگهتون داره واسه همدیگه .. ماشالله هزار ماشالا خیلی نازن ...
گریم گرفت از این همه عشقولانه ی مادری که خواهرت داره ... :)
همیشه خوش باشین بوووووسسس .

سلااااااااااااااااااام
خوبی خانومی؟ وای چه کار خوبی کردی اومدی پیشم
خیلی خوشحالم کردی
ممنونم عزیزم از لطفت
تو هم شاد و سرحال باشی
فدا فدا
بوس بوس

[ بدون نام ] یکشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 10:18 ق.ظ

سلام
چه طوری کوچولو؟
من هم اگر خدا بخواد بر گشتم....ما کم پیدا هستیم تو دیگه چرا!!!
بهارین

سلاااااااااااااام
وای توی این کامنتا من چقدر سورپرایز داشتم ایندفعه!
خوبی گلم؟
خیلی دلتنگت بودم
ایشالا ایندفعه دیگه بمونی حسابی
شاد باشی عزیزم
بوس بوس

اجادسا دوشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 01:02 ق.ظ http://ajadesa.blogsky.com

سلام ماهی خانومی منم ماهی سیاه کوچولو خوبی من آپم یه سر بزن خوشحالم میکنی

آرش دوشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 01:47 ق.ظ http://www.setarehbaran.mihanblog.com

میگن گیرم پدر تو بود فاضل از فضل پدر تو را چه حاصل حالا حکایت تو شده مگه بیای از محسنات و هنرهای خواهرت بگی و الا خودت که آخر دست و پا چلفتی ها هستی و در ضمن ذکر نکرده بودید که به مقام والای جانبازی نائل شدید و 4 انگشتتون رو در راه شکم برشته کردید.
درمورد ولن تاین هم اگه دوستان اظهار نظر کنند فکر کنم خیلی بهتر باشه.
(نون خشک بیار ایرانسل ببر)امیدوارم قابل فهم باشه.
عجبا که مراسم عزاداری بعضی ها تبدیل شده به مراسم لهو و لعب و خواستگاری و ....خدایا همه ما رو بیامرز مخصوصا اصفهانی جماعتو.
خوبه این روزها زیادم پارک میری یا کلا خوب توی سینما پیاده روی می کنی عجیبه که بازم چاق شدی.

ببخشید روزنامه محل درج خبر هستش اگه خبر ننویسند پس بیان خاطرات ماهی تابه رو بنویسند؟؟؟؟؟

مرده شور اون آیکون آخری که گذاشتی رو ببرن که خودت می دونی شبیه کی هست و یاد چی میفتم.

در آخر جا داره از سر کار خانوم پدیده که گهگاهی اینجا انگشت فرسایی می کردند و به زور 3خط می نوشت یادی کنم.
امیدوارم در پناه حق همتون سالم و سرحال باشید.
من الله توفیق
سید آرش طویل زاده
1387/12/5

میگن همینه که هست!
من محسنات خواهرمو می گن که ملت فکر نکنن مشکلات من ژنتیکیه!
می گم تو پست بعدی!
ایضا همینه که هست!

روزنامه محل درج خبر هستش ولی محل درج خاطرات س.ک.س.ی نیستش استاد!

اون آیکن رو تقدیم کردم به روح پر فتوح خودتون و پدر بزرگوارتون!

در آخر ممنون که از مرحومه ی مغفوره، مادر زحمتکش، همسر شهید، سرکار خانوم پدیده یاد کردین!

ما هم برای شما بهترین ها رو آرزو داریم.

شاد باشی جییییییییییییگر!

رضا دوشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 08:05 ب.ظ http://reza34mans.persianblog.ir

سلام ببخشید که من سرزده به وبلاگ شما اومدم البته از طریق وبلاگ آقای عالی پیام مطالبتون رو خوندم جالب بود راستی شما هم اصفهانی هستید ؟ا

سلام
قدمتون روی چشمای ماهیای وبلاگم!
بله من اصفهانی ام!
شما هم بعله؟!!
شاد باشید

آقای مهندس دوشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 08:16 ب.ظ

سلام ماهی جونم
خوبی؟ بعد از مدتهای مدید پیدایمان شد
البته سرم شلوغ بود ،آخه دنبال این بودم که منم اصولی بکنم !!! دیدم نمیشه!!! بی خیال شدم.!!!
میگم جدیدا بچه باز هم شدی ما خبر نداریم..آخه آخرین بار که بهت سر زدم اینجوری نبودی!!! جوووووون؛ چه شود!!!
البته توصیه میکنم اضافه وزن در نواحی خاص !!! رو از بین نبری؛ زیرا برای اینکه.. :-)
شاد زی

سلاااااااااااااااااااام
اینم یه سورپرایز دیگه!
تو کجا بودی یهو این وسط؟!!
خوبی تو؟
بله دیدم مشغول کردن اصولی هستین!
من فقط با بچه ها بازی می کنم!
اونی که بچه می بازه تویی! که به صغیر و کبیر رحم نمیکنی!
تا چشمت کور شه برا اضافه وزن!
جیگرتو
بازم بیا
خیلی خوشحال شدم!

محسن دوشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 09:45 ب.ظ

ای تن تو پاک تر از جان پاک
روح تو پرورده روحی فداک
نقطه گه خانۀ رحمت تویی
خانۀ بر نقطۀ زحمت تویی
ای شب گیسوی تو روز نجات
آتش سودای تو آب حیات
عقل شده شیفتۀ روی تو
سلسله شیفتگان، موی تو
چرخ ز طوق کمرت بنده ای
صبح ز خورشید رُخت خنده ای
خاک تو، از باد سلیمان به است
روضه چه گویم، که ز رضوان به است
کعبه که سجادۀ تکبیر توست
تشنۀ جُلّاب تباشیر توست
سایه نداری تو، که نور مهی
رو، تو که خود سایۀ نور اللهی
خاک ذلیلان، شده گلشن به تو
چشم غریبان، شده روشن به تو
در صدف صبح، به دست صفا
غالیۀ بوی تو ساید صبا
روزن جانت چو بود صبح تاب
ذره بود عرش، در آن آفتاب

اینم سورپرایز آخر!
خوبی؟ بالاخره کنار اومدی؟
من همیشه آرزوی سلامتیت رو دارم.
شاد باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد