:.★★:.

مامان قشنگم منو ماهی صدا می کنه. همیشه دلم میخواد بخندم و بخندونم...

:.★★:.

مامان قشنگم منو ماهی صدا می کنه. همیشه دلم میخواد بخندم و بخندونم...

این مکان به علت مسافرت تعطیل نمی باشد!

سلام علیکم جمیعا و رحمه الله و برکاته!
حال و احوال دوستان؟ 

خوب هستین ان شاالله؟ 

غرض از مزاحمت اینکه خواستیم خدمت شما عرض نماییم که اینجانب در حال حاضر در تهران٬ واقع در منزل خواهر محترمه به اتفاق خانواده بوده و به زودی به مشهد مقدس خواهیم رفت برای امورات خیر دیدار فامیل های عزیز و دوست داشتنی و گوگولی مگولی و عروسی و صد البته زیارت. 

اینه که اگه دیدین احیانا ناپدید شدم به این دلیل بوده و هرگونه دلیل دیگری٬ کذب محض بوده و پیگرد قانونی دارد. 

این از این! 

همینجا جا داره از شرکت اتوبوس رانی «همسفر» تشکر ویژه ای به عمل بیارم که با تقدیم آبمیوه های قوطی ای٬ موجبات نشاط اینجانب را فراهم می کند٬ بدین ترتیب که عده ای با رسیدن آبمیوه به ته آن(!!) ولکن ماجرا نبوده و صداهای فرح انگیزی از سوی نی و قوطی آبمیوه شان متصاعد می نمایند که بسی بسیار با خودمان دور هم می خندیم! یاه یاه یاه! 

از اونجایی که من کمی بیش از حد کنجکاو- تاکید می کنم کنجکاو٬ و نه خدای نکرده فضول!!!:دی- هستم٬ توی اتوبوس٬ بغل دست یه بانوی هم سن و سال خودمان نشسته بودیم و ایشان لپ تاپ خود را نیز به همراه داشت٬‌ ابتدا تعداد زیادی دی وی دی را از لای یک عدد کتاب درسی بیرون آورد و در حالی که زیر چشمی حواسش به من بود که زبانش لال حواس من به او نباشد٬ فیلم «غریزه ی اصلی» را انتخاب نموده و داخل درایو گذاشت!! من هم درحالیکه هندز فری درون گوش مبارک فرونموده و داشتم معین گوش می دادم و حال و حول می فرمودم٬ چشمانم را بستم که ایشان با خیال راحت به امر والای «غریزه ی اصلی» بپردازد! ایشان هم که مطمئن شد بنده در باغ نیستم٬ با خیال راحت فیلم را آغاز کرد و من معین را «استپ» نموده و چشمانم را طوری که ایشان نبیند به صفحه دوختم تا ایشان را در تماشای صحنه های این فیلم یاری دهم!!:دی  

پس از اندکی موبایلش زنگ خورد و با فردی مشاجره نمود و «زرپ» قطع کرد! البته قبلش گفت:«امروز حتما برات یه ای.میل میزنم برو بخون»!! 

بعد فیلم را قطع کرد و صفحه ای از «ورد» باز کرد و شروع کرد به نوشتن. من هم در دلم می گفتم :«آخه بی انصاف! تو با اون بابا دعواته به من بدبخت چه که می خواستم فیلم ببینم؟؟؟!» 

البته ایشان در تمامی این لحظه ها یه چشمش به من بود و با دیدن هندزفری خیالش راحت می شد که من تو باغ نیستم! بعد هم تایپ می کرد:«........اما با این حال من همه ی بدی های تو رو تحمل می کنم چون چاره ی دیگه ای ندارم. اما قبول کن که..... پس بهتره توی رفتارت تجدید نظر کنی تا من ...... یه کمی دلگرمی بهم بده وگرنه ....» همیناشو تونستن بخونم! اونجاهاشم که نقطه گذاشتم نتونستم دید بزنم! 

 

خلاصه که سرم حسابی گرم بود تا تهران!:دی 

می دونم می دونم... کارم اصلا درست نبوده.... از همین شنبه ترک می کنم!:دی 

*  

یک تعدادی بانوی معلوم الحال و پاکدامن که هیچ چیزشان طبیعی نبود- نظیر رنگ مو٬ مدل ابرو٬ رنگ پوست و حتی رنگ چشم!!- چند تا صندلی آنطرف تر نشسته بودند و با یکدیگر گفتگوهای بسیار جذابی داشتند و هر هر می خندیدند و موجبات شادی خود و آقایون مقیم اتوبوس را فراهم می نمودند. آخرین مکالمه ی یکی از ایشان که داغونتر از بقیه بود در نزدیکی تهران را با یکدیگر می شنویم: 

- سلام آرمان جان خوبی جیگرم؟ / می گم ما الان با بچه ها اومدیم به سمت تهران٬ نزدیک تهرانیم. فقط یه چیزی ازت می خوام/ آره قربونت برم٬ می خوام اگه مامان «مهسا» اومد اونجا٬ شما دوتا بگین پسرخاله های ما هستین!! باشه گلم؟/ آره نمیخوایم بفهمن دیگه!/ نه خره! اینجوری تابلوئه که یهو بیای بگی سلام دختر خاله! بذار اگه خودش پرسید بعد بگو! / باشه یه شب مهمون منی!!/ قربونت برم خدافظ! --- بعد هم با اون سه تای دیگه غش غش خندیدن. 

*

چندی پیش به علت مزاحمت و مردم آزاری یکی از همسایه های محل٬ مجبور شدیم ساعت ۱.۵ بامداد با پلیس ۱۱۰ تماس بگیریم. یه افسر خوابالو جواب داد:

-۱۱۰ بفرمایید؟ 

- آقا سلام شبتون بخیر یکی از همسایه ها مخل آسایش محل شده میشه تشریف بیارین رسیدگی کنین؟ 

- بله حتما الان میایم! 

- پس آدرس رو یادداشت کنین. الو؟ الو؟ 

- بووووووووووووق!! 

--------------------- 

تماس مجدد: 

- سلام آقا شبتون بخیر یکی از همسایه ها... 

- خانوم ول کنین نصف شبی!  

(قطع تماس) 

-------------------- 

تماس بعدی: 

- الو سلام آقا ببخشید یکی از... 

- آدرستون؟ 

- فلان جا! 

- به ما مربوط نمیشه. زنگ بزنین کلانتری شماره ی فلان. 

- آخه بذارین من بگم چی شده. الو؟ الووووووووووووو؟ 

------------------- 

تماس بعدتر: 

- الو سلام 

- سلام. از کجا زنگ میزنین؟ 

- از فلان جا! 

-با این شماره تماس بگیرین٬ منطقه ی شما به این کلانتری مربوط میشه.  

- آخه ما الان زنگ زدیم اینجا گفتن با شما تماس بگریم؟ 

- باهاتون شوخی کردن خانوم! (هر هر خنده و قطع شدن تماس)!
--------------- 

منتظر تماس بعدی هستین؟؟! 

یعنی واقعا فکر می کنین ساعت ۲ بامداد حالی برامون مونده بود که بازم پیگیری کنیم؟؟!! 

چیزی که قلبم رو جریحه دار کرد این بود که «چرا هیچکس حاضر نشد منطقه ی ما رو به فرزندی قبول کنه؟!» 

از همینجا از زحمات شبانه(؟؟!)‌روزی پلیس تر و فزر ۱۱۰ تشکر می کنم و امیدوارم حداقل توی فیلم ها به موقع برسن! ما نخواستیم! 

در مملکتی که وضع آن خر تو الاغ است 

**************

حیرت نکنی اگر که در جاده ای دیدی 

بهترین محصول مردم محلش «یخ داغ» است!!! 

بعله! 

اینم توی جاده گرفتم. 

دقیقا نمیدونم کجا بود! یعنی من کلا هیج جارو نمیدونم «دقیقا کجاست»! می تونین به من بگین «جی.پی.اس-ماهی»!!:دی 

به علت مسافرت ممکنه چند روزی نتونم به وبلاگهاتون سر بزنم. 

لطفا خودتون مواظب خودتون باشین و شیطونی نکنین تا من برگردم. 

دوستتون دارم٬ مواظب خودتون باشین تا به زودی...

نظرات 42 + ارسال نظر
نیما چهارشنبه 24 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 11:34 ب.ظ http://biname.blogsky.com

سلام ماهی
خوبی؟
اولن که من اول شدم...
دوما خیلی خندیدیم.. یاه یاه یاه یاه...
خوش باشی

سلام نیما جان
احسنت به شما برادرم!
:دی

سایه روشن پنج‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:01 ق.ظ http://sepidart.persianblog.ir

سلام
یعنی آخر طنزی.
چیزی که قلبم رو جریحه دار کرد این بود که «چرا هیچکس حاضر نشد منطقه ی ما رو به فرزندی قبول کنه؟!» وای خدای من از دستت کلی خندیدم دختر/یخ داغ رو هم خوب اومدی/ مرسی شادمون کردی

سلام سایه خانوم
خیلی مخلصیم
زت زیات!!

سید محمد رضا عالی پیام(هالو) پنج‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:04 ق.ظ http://www.mr-halloo.persianblog.ir

چشم های تو اگر بیدار بود و تیز بین.....

نگاه تیز بینانه ات جای درود دارد

درود

سلاملیکم استاد جان
ممنون از حضورتون از اطرافیانتون خبر اومده که از این مدل عکسها روی لپ تاپ زیاد دارین!:دی
درود به روی ماهتون!

پسر نوح پنج‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:44 ق.ظ

...

یاه یاه یاه....

مملکتی که وضع آن خر تو الاغ است
عکس رئیسِ جمهور آن دست تو دماغ است
حیرت نکنی اگر که در جاده ای دیدی
بهترین محصول مردم محلش «یخ داغ» است!!!

از کلمه ی اول تا آخر قشنگ بود... خنده دار بود و با معنی.... مواظب استعدادت باش....


ها ها ها ها ها!
مونده تا استعداد ما به استعداد شما برسه پسر نوح جان!
ممنون که اومدی
شاد باشی

آتیش پاره پنج‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 06:38 ق.ظ http://www.miss-atishpare.blogsky.com

به زودی یه مش ماهی اینجا در فشانی میکنه!!

مخلصیم!

ستاره پنج‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 11:20 ق.ظ http://setarehbaroon.blogfa.com/

فوقالعاده ای به خدا گلم

یخ خشک؟؟؟؟!!!!!!!!


همیشه عکسات تکه

کوچیکیم حاج خانوم
نه! یخ داغ!
تو خودت تکی

خلاف جهت عقربه های ساعت پنج‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 05:15 ب.ظ http://ccw-ccw.persianblog.ir

سلام خانم خانما...
آمدن ما و رفتن شما؟
چرا من چپه شدم؟
بزار من یکم با این شکلک های تو ور برم... الان میام
این خیلی باحاله...
.
.
.
میری مسافرت؟

سلام علیکم
نه دیگه منم اومدم!
:))
همه با شکلک ها حال می کنن!
رفتم و اومدم
شاد باشی

هادی میررحیمی پنج‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 06:52 ب.ظ

سلام ماهی خانم
خوبی خانم محترم
چرا جواب نمیدید؟خوش میگذره تهران؟
خواهرتون خوبن؟منم تهرانم
کی میتونم ببینکتون؟
ممنونم هادی

سلام علیکم
خوبم آقای محترم
جواب چی رو نمیدم؟
تهران عالی بود
مشهد هم
هیچکس نمیتونه منو ببینه!
اینو فراموش نکن!
شاد باشی

احمدرضا کاظمی پنج‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 10:49 ب.ظ

هاموعلیک

که اینطور ، بابا میگن راننده های اصفهان - تهران باحالن ، دی وی دی رُ میدادی به راننده بذاره تو دستگاهش ملت همه مستفیض شن
والا ...

درضمن در زبان فارسی صفت را با موصوف تطابق نباید داد ! خواهر محترمه نه خواهر محترم !!

مثه اینه که من به تو بگم " ماهـــیه " !!


درضمن شما زنگ بزن پلیس سر و ته بگو یه دختر و یه پسر تو کوچه مون دارن راه میرن ،،، جیک ثانیه بعد با هلیکوپتر و هواپیما و بنز آخرین مدل میزن تو محل !!

اینا ساخته شدن واسه پاچه گیری !

مو علیکم
والا دی وی دی اگه مال من بود حتما این کارو می کردم!
تو بگو ماهیه! مگه چه اشکالی داره؟
آره والا این قسمت پلیس رو خوب اومدی
فقط منتظر اینجور گزارشات هستن!
ممنون اومدی
شاد باشی

پژمان جمعه 26 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 03:31 ق.ظ http://footballirani88.blogfa.com



سلام آبجی ماهی خیلی با حال بود مخصوصا" جریان فضولی ... بنده خدا اون دختره فکر میکرده طرف تو چرته اونوقت ..... بابا آبرو حیثیتشو که پاک بردی
فقط خدا نکنه من و شما تو اتوبوس کنار هم باشیم
آها یادم نبود من و شما نامحرمیم نمی ذارند کنار هم باشیم هیچی بابا فکر کردم تو اروپا زندگی می کنیم..... ولی دمت گرم خیلی با حال نوشتی کلی خندیدم راستی مسافرت هم خوش بگذره نائب الزیاره از طرف ما باش سوغاتی ما چی میشه؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام داداش پژمان
به من چه خب؟ می خواست خودشو نگه داره یه همچین فیلمی دنبال خودش نیاره! وااااااااااا؟ جواب بی ناموسی مردمم من باید بدم؟ عجباااااااا!!:دی
بله اگه یه خانوم و یه آقا کنار هم بشینن اسلام می ترکه فرزندم!
ممنون که اومدی
خوشحالم که دوست داشتی
شاد باشی

فرزاد جمعه 26 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 06:35 ب.ظ http://petti.blogsky.com

سلام عزیزمگفتم بیام یه سری بزنم بهت
از اون 2 بیت شعرو عکسی که گذاشتی خیلی خوشم اومد.
کلی خندیدیدم (با بچه ها !)
من آپم !
منتظرتم

به سلام رفیق!
خوشحالم که خوشت اومده
همیشه بخندی
شاد باشی

طاهره جمعه 26 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 11:30 ب.ظ http://atreghahve.blogfa.com

ماهی شطونه خیلی خندیدم....
بابا بچه مردمو دید می زنی زشته.....
نچ نچ نچ....غریزه اصلی می بینی؟
تازه دلگیر میشی که کم دیدی؟
این فیلمه واسه ۵۰ سال به بالاست...
ای بابا اون چند تا دختر خاله کیا بودن به پستت خورده بودن..خدا نسلشو از زمین برداره...
با یخ داغ که کل فاز گرفتم..
تو نه تنها نویسنده خوبی هستی...بلکه چشمات هم هزار ماشالا عین دوربین کار می کنه.....
شعرتو که دیگه نگو...
(امروز همش شد تعریف....یادت باشه)(
زیارت و دعا واسه ما یادت نره

هی هی هی هی هی!
من بچه مردمو دید نزدم فیلمشو دید زدم!
خب منم 51 سالمه! البته بهم نمیاد زیاد!
منم با یخ داغ خیلی حال کردم
تو لطف داری خانومی
ممنونم که سر زدی و اینهمه تعریف کردی کلی روحیه گرفتم که ادامه بدم
دعا گوی همگی بودم اگه قابل باشم
شاد باشی خانومی

کورش جمعه 26 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 11:51 ب.ظ http://www.zendegi-zibast-1891.blogfa.com

با عرض سلام

داستانتان را خیلی زیبا پرورش دادید اما آن قسمتی که با ۱۱۰ تماس گرفته بودید به دلایلی یک مقدار غیر قابل باور بود.

شاد باشید
یا علی

سلام
اینا هیچکدوم داستان نبود دوست عزیز
همش عین واقعیت و کاملا مستند بود.
ممنون از حضورتون

حسن شنبه 27 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 04:54 ب.ظ http://monthazeranegoleyas.blogfa.com/

مولای من، ای سبزترین بهار هستی!

بیا که دل آسمانیم سخت تنگ آمدن توست. بیا که آسمانیان غریب مانده اند.

بیا که بی تو زمین تنگ است و آسمان دلتنگ!
..........

حکایه یکشنبه 28 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 10:30 ق.ظ http://hekayeh.blogfa.com

متن جالبی بود.دستتون درد نکند.
سفر بی خطر.

ممنون سر زدید
شاد باشید

این داستان واقعیست(خانم آ) یکشنبه 28 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 09:01 ب.ظ http://www.aziiiiiii.persianblog.ir

سلام ماهی جونم...
اول عیدت مبارک خانمی...
سفرت بی خطر انشالله
التماس دعا خانم...راستی دختر عمه ات بود مشهد بود یا دختر عموت؟سلام من رو بهش برسون...بگو براش دعا می کنم....
می گم ماهی جونم این اتوبوستون دور از جون خودت مورد منکراتی داشته ها....
اینا کین باهاشون همسفر میشی دختر....خوبه که باز خودت اصلا به حرفاشون گوش نکردی و لپ تاپشونم دید نزدی...والا دلم خیلی شور می زد....
یخ داغ هم یه چیزی تو مایه های (قنچه ی گول ) هستش عزیزم...سخت نگیر!!!!!مهم ذاتشه که یخه...
من ژنجنبه ای زنگ زدم به ۱۳۷ یه ساختمون رو با کل عمله بناهاش فروختم...آخه ۳ هفته است تحملشون می کنم ولی دیگه ۵ شنبه نتونستم ...ساختمون رو ساختن تازه فهمیدن راه پله بد جاییه ..از این دریل گنده ها (که مال کندن خیابونه و می ره روی نورون های مغز)دارن...ساعت کاری هم ندارن که ماشالله....از ۷:۳۰ صبح شروع می کنن یه سررررررره تا ۵ بعد از ظهر...یعنی مغز به کل فلج میشه عملا...فروختمشون ...خودمم رفتم یه گرد و خاک کردم...سر کارگره داشت باهام حرف می زد...گفت حاج خانم!!!گفتم حاج خانم باباته!!!!!گفتم حالا اومدن کار رو تعطیل کردن می فهمین...ساکت شدن همچین....امروزم از شهرداری زنگ زدن بهم که بهشون اخطار کردیم رعایت کردن یا نه...گفتم کمی تا قسمتی بله...ممنون...خلاصه مادر شهرداری پیگیره حسابی...خوشم اومد...
به امام رضا سلام من رو برسون...
بوس بوس بوس

حمید دوشنبه 29 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 02:03 ق.ظ http://hamidj.blogfa.com

بحان ربی العظیم و بحمده
سلام با ما قهری سر نمی زنی
ماشاا.. چقد پرچونه ای
خوش بگذره دلم برای خونمون تنگ شده میونی که من یه تبعیدیم به شهر الاغها
همیشه شاد و سالم و سبز باشی

کلاغ راست مغز دوشنبه 29 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 01:23 ب.ظ

سلام
به شادی و خوشی
سفر نامه اتو کامل بنویسیا می خوام کامل بخونم
من کمی بیش از حد کنجکاو هستم - تاکید می کنم کنجکاو٬ و نه خدای نکرده فضول!!!:
مرسی

پسر نوح دوشنبه 29 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 03:28 ب.ظ http://pesarenooh.persianblog.ir/

...

با چند عکس آپ هستم.... از سفر یرگشتید سری

به ما بزنید....

★  ‏‏ستاره دوشنبه 29 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 03:29 ب.ظ http://setarehbaroon.blogfa.com/

چرا این آکواریوم اینقد ساکته

زی زی دوشنبه 29 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 03:34 ب.ظ http://penumbra.persianblog.ir

سلام ماهی خانم
ما هم واسه امورات کاملا خیر داریم میریم مشهد!!!
هم خوش باشید هم خوش باشیم

سعید کوچولو چهارشنبه 31 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 02:16 ق.ظ http://www.skoochooloo.persianblog.ir/

سلااااااااااااااااااام
یه سلام با بوی گل مریم
آخ که چه خوشبوئه
نه؟!
بعدش که من خیلی دوست دارم!!
تنبل ماهی خانم!
شماره 50 از پستم که پیشکش ناقابل بود زیر پای شما(ببخشید زیر باله های شما)
پست جالبت رو خوندم
عجبا!!!
همه جاش خوب بود و از همه یشتر با اینجاش حال کردم:
یعنی من کلا هیج جارو نمیدونم «دقیقا کجاست»!
بهت خوش بگذره
فعلا بابای
د د *

اجادسا چهارشنبه 31 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 11:07 ق.ظ http://ajadesa.blogsky.com

سلام خانومی خوبی انشاا... همیشه خوش باشی و در سفر خوشت بگذره

از دسته تو کنجکاویات نه نه فضولی نبود کنجکاوی بود برای اطلاع بیشتر دوستان

دلمون برات تنگ شده زودی بیا بهمون سر بزن
زودی برگرد با تعریف کلی خاطره

اجادسا === جزغولی



من پنج‌شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 08:29 ق.ظ

سلام
کامنتات کو؟ چرا یه دونه اس؟

راستی تو نامزد کردی؟

سلام
نه به خدا
اگه مورد مناسبی سراغ دارین جان مادرتون دریغ نکنین
پوسیدیم بابا!:دی

خلاف جهت عقربه های ساعت جمعه 2 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 02:29 ب.ظ http://ccw-ccw.persianblog.ir

کجایی پس خانم؟

حسین جمعه 2 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:37 ب.ظ http://HOSSEINVALIZADEH.BLOGFA.COM

وبلاگ خوبی داری اگه خاستی یه سری به وبلاگ من بزن ضرر نمی کنی اگرم خاستی هم دیگه رو لینک می کنیم و در ضمن یه نظری توی قسمت پیام نگار بذار

حسین جمعه 2 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:42 ب.ظ http://HOSSEINVALIZADEH.BLOGFA.COM

وبلاگ خوبی داری اگه خاستی یه سری به وبلاگ من بزن ضرر نمی کنی اگرم خاستی هم دیگه رو لینک می کنیم و در ضمن یه نظری توی قسمت پیام نگار بذار

اجادسا شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 03:28 ق.ظ http://ajadesa.blogsky.com

........♥#########♥
.....♥#############♥
...♥###############♥
..♥#################♥..................♥###♥
..♥##################♥..........♥#########♥
....♥#################♥......♥#############♥
.......♥################♥..♥###############♥
.........♥################♥################♥
...........♥###############################♥
..............♥############################♥
................♥#########################♥
..................♥######################♥
....................♥###################♥
......................♥#################♥
........................♥##############♥
...........................♥###########♥
.............................♥#########♥
...............................♥#######♥
.................................♥#####♥
...................................♥###♥
.....................................♥#♥
.......................................♥
.......................................♥
.....................................♥
...................................♥
.................................♥
..............................♥
............................♥
.........................♥
......................♥
..................♥
.............♥
.........♥
......♥
....♥
سلام به دوست عزیزم خوبی؟
.
.
امروز تولد ماهی سیاه کوچولوس
ماهی سیاه کوچولو یک ساله شد
منتظر تشریف فرماییتون هستم
خوشحال میشم نظرتون و بگید و من و راهنمایی کنید
موفق و سبز باشید
مدیر وبلاگ ماهی سیاه کوچولو = = = اجادسا


احمدرضا شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:46 ب.ظ

یه دوتا فیلم خوب معرفی کن بریم ببینیم
اکشن - ترسناک باشه که چه بهتر

انواع اره ها!
ترمیناتورها!
و...
۹۰ سیاسی
با شرکت زیبای خفته : محمود احمدی نجات! :دی

طاهره یکشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 02:16 ق.ظ http://atreghahve.blogfa.com

بالاخره به قول یکی گفتنی دست از سر مامان فرهاد اینا برداشتم.....
بیایا

تو چشمم!
اومدم!:دی

طاهره یکشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:15 ب.ظ http://atreghahve.blogfa.com

مرسی ماهی جون.....
منم دلتنگ یه نوشته خوب دیگتم....
آپ کن دیگه ماهی جونی.....
راستی زیبای خفتت رو پایم اساسی

آسمان یکشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 03:30 ب.ظ http://abimesleman.blogfa.com

سلام خوشگل خانم
همیشه به سفر
بهترین جای دنیا خونه ی خواهر آدمه
زیاد شیطونی نکنی
باشه

★  ‏‏ستاره دوشنبه 5 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 05:31 ق.ظ http://setarehbaroon.blogfa.com/

به به رسیدن به خیر

خوش اومدی گلم/بابا زنگی منگی رنگی دلمون به این تنگی/
اون بالا من نوشتم یخ خشک/به من حق بده/میدونی اونروز تو....یه آزمایش داشتیم در مورد یخ خشک دکتر گیر داده بود به ما منم اومدم یخ داغ تو رو دیدم/خلاصه قاتی پاتی شد/این دکتر ما از اون دکترای گیره که فقطم دوس داره به ستاره هاگیر تو قمم که یه ستاره بیشتر نیست میاد سراغ من بیچاره / بد تر از یه دوستی ولاغیر/خلاصه ببخشید/آره اصلاح می کنم:

یخ داغ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

حالاشد
راستی چه خبرا ؟/خوش گذشته کلکا

چاکر حاج خانومم هستیم تا ته!
ببخش دیگه به نت دسترسی نداشتم که بیام احوالتو بپرسم اما خیلی به یاد همتون بودم.
آهان من گفتم این دختره یخ خشک از کجاش آورد!!!:دی

جات خالی بد نبود
در جوار عمو و پسر عمو (:دی) و سایر اقوام و مخصوصا حضرت رضا مگه میشه خوش نگذره؟
ایشالا یه سفر همه ی بروبچ باهم بریم
شاد باشی عزیزم
ممنون که سر زدی

این داستان واقعیست(خانم آ) دوشنبه 5 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:39 ب.ظ http://www.aziiiiiii.persianblog.ir

سلام به روی ماهت مش ماهی جونم....
رسیدن به خیر....زیارتت قبول...دل ما هم بسی تنگولیده بود برایت...
خنده][خنده][خنده]
به جون خودت اولش واقعا ترسیدم...گفتم چه کار کردم ماهی به اون آرومی انقدر خشن شده....(یه چیزی تو مایه های کوسه یا نهنگ قاتل)[نیشخند]
بابا من چه کاره بیدم....
پسرداییم فقط یه پا داره(بابا نه اینکه دور از جونش دور از جونش واقعا یه پا داشته باشه...مرغش یه پا داره)...
میگه حالا زوده...بچه عاقله...چه کارش کنم؟[نیشخند]
منم خیلی دوستت ارم عزییییییییییزم....
[بغل][ماچ]

سلام جیگرم
ها والا!
اعصاب نمیذاری که برا آدم!
میای پز پسردایی جیگری طلاتو میدی بعدم می گی قصد ازدواج نداره!
خب دختر مریضی اصلا میای راجع بهش حرف میزنی؟!
مگه نمیدونی من جنبه ندارم؟
شیطونه میگه...
هیچی بابا بی خیال!:دی
دوستت دارم گلم
شاد باشی

جیغ سه‌شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:49 ب.ظ http://jootii.blogsky.com

سلام ماهی دودوی من......

سفرت خوش بگذره....

سلاااااااااااااااااااااااام
جیغمولی خالههههههههههههههههههه
خوبی گلم؟
جات خالی خیلی عالی بود
شاد باشی خانوم خانوماااااااا

سوز چهارشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:54 ق.ظ http://helal.blogsky.com/

سلام
زیارت قبول باشه

مملکت یه کودکی یه که هرکسی به دلخواه خودش می خواهد بزرگ کنه وفقط زمان شادی سرغش میاد اما تو این میون اون کسی که شب براش نخوابیده می تونه مادر خوبی باشه نه اون که تو سخطی ها از دیگران بخواهد بزرگش کنن

سلام دوست خوبم
ممنون
قبول حق
جای همه ی شما خالی بود
یک دنیا ممنون
شاد باشی

مانیسا دختر ستاره پنج‌شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 03:00 ق.ظ http://manisai.persianblog.ir/

سلام خاله جونم مامانم تو رو خیلی دوس داره بیا تولدم خاله زودی بیا پاشو دیگه

به به سلام!
بچه ستاره!
خوبی خاله جون؟
بیام ببینم چی چی می گوی!

آی دا پنج‌شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 05:17 ق.ظ http://jokeress.blogsot.com

بعد می گن سفر زمینی خوب نیست و آدم خسته میشه و چیه اصلاْ ... الان شما ثابت کردی که سفر به طبقه ی هفتم بهشت به اسکورت حور و پری هم مفرح تر و بهتره ... درضمن سفر هم خوش بگذره حسابی

ها والا!
می بینی روزگار ما رو!

گیلدا پنج‌شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 05:51 ب.ظ http://goltiti.blogfa.com

1- با اینکه زیاد مسافرت می رم ولی از این رویدادهای بین راهی تا به امروز ندیدم...
2- یاد سوتی خواهر افتادم که گفته بود: آب خشک برام بیار


به روزم

۱- چون مثل حاج ماهی خانوم فضول نیستی جیگر طلا!
۲- :))
اومدم

آتیش پاره پنج‌شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:11 ب.ظ

سلاملکم!
ماهی جون یه بار دیگه آی دیتو واسم اف بذار این یاهوی من بدتر از خودم هنگه هنگه!!!

www.whoami.blogsky.com چهارشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:19 ب.ظ http://www.enekaseab.blogsky.com

سلام ماهی جون.چه خوب حداقل تو مسافرته رو رفتی.من که فعلا هیچ جا نرفتم.به روزم عزیزم. خوشحال میشم بیایی.

گل سرخ سه‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 03:34 ب.ظ http://myredflower.blogfa.com

سلام
خوبی؟
من دارم این وبلاگ رو حذف میکنم
وبلاگ جدید ساختم
اگه دوست داشتی بهم بگو آدرسشو بدم
لیسانستم مبارک
ایشالا مدارج بالاتر رو هم بگیری
یا علی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد